Skip to main content

نا گفته هائی از احمد کسروی

نا گفته هائی از احمد کسروی
Anonymous

نا گفته هائی از احمد کسروی
مراسم سوزاندن كتاب توسط كسروي و دوستانش :
يكي از شاخصه هاي مهم شونيزم فارس ،سوزاندن كتابهاي غير فارسي و از بين بردن فرهنگ غير فارسها است.كسروي و دوستانش (محمد علي فروغي ،سيد حسن تقيزاده )مراسمي ترتيب داده و كتاب ميسوزاندند .خود كسروي در اين باره در روزنامه پرچم به دفاع از مراسم پرداخته و مينويسد : …. آري ما كتاب ميسوزانيم ،آن كتابها آذربايجان را تورك مينامد و كتابهاي ديگر كه به عربي نوشته شده اند و به خدا نسبت داده ميشوند.(كتاب پژوهشگران معاصر ايران صفحه ۸۴ ،۱۲۰،۱۲۱)..
ماجراهاي سيد كسروي و شيخ خزعل :

زماني كه حكومت عوبستان الاهواز در دست شيخ خزعل بود .رضا پالاني (پهلوي)…قبل از لشكر كشي به آنجا و كشتار ملت عرب ،كسروي را به عنوان جاسوس به الاهواز ميفرستد.وليكن شيخ خزعل از جاسوس بودن كسروي مطلع ميشود و كسروي به ناچار به خفاجيه (سوسنگرد) فرار ميكند.به هنگام ورود ارتش به الاهواز كسروي يك سخنراني كرده و رضا پالاني را اعلي حضرت شاهنشاه پهلوي سردار نامدار تاريخ ايران خطاب ميكند.بعد از آن كسروي رييس عدليه آن منطقه منصوب ميشود.هفته بعد طي مقاله اي مينويسد : ما بايد شب تا صبح در حمد و ثناي شاهنشاه پهلوي باشيم و او را دعا كنيم.(البته اين نوع چاپلوسي را از شاهنامه ياد گرفته بود).
:
سخنان كسروي در مورد شاعران:
سيد احمد در مورد شاعر بزرگ تورك مولوي ،ميگويد كه : كتابهاي مولوي مايه ضلالت و گمراهي است و سعدي را زن صفت و حافظ را ديوانه معرفي كرده است.
نظرات ساير نويسندگان و دانشمندان در مورد كسروي :
سعيد نفيسي مينويسد كه : كسروي افكاري داشت كه از جاهاي ديگر به او تلقين ميشد و كسروي نيز آن افكار را به صورت مغرضانه و غير علمي به صورت كتاب و مقاله درمي آورد.
جلال آل احمد مينويسد:كسروي روشنفكر نبود و حتي در مقابل روشنفكران ايستادگي ميكرد.
حبيب يغمايي از نويسندگان هم عصر كسروي مينويسد :به نظر من كسروي از ازادي كه شاه به او داده است استفاده كرده و به اقوام ناسزا مينويسد و اهل فن نيست و دچار اشتباهات فراواني ميشود.
وزير معارف زمان شاه در طي نامه خصوصي به شاه نوشته است :كسروي با كمال بيشرمي و بدون مجوز منطقي و اخلاقي با عبارات كج و نادرست ،ملت را در نزد خرده بينان دنيا رسوا ميكند.
نمونه اي از تحريفات كسروي :
سيد كسروي با همدستي فارس صفتي به نام علي دشتي اقدام به تهيه شجره نامه براي رضا پالاني(پهلوي) كردند كه بعدها توسط علي دشتي به رضا تقديم شد.
سيد كسروي با همدستي محمد علي فروغي(۱ ) ،طرح ساخت قبري براي فردوسي را تهيه كردند كه به شكل قبر كوروش بود و نقشه اين بود كه بعدا ادعا كنند كه اين قبر قديمي هست و ما فقط آنرا تعمير كرديم..
مرگ سيد كسروي :
بعد از تبعيد رضا پالاني ،ديگر تاريخ مصرف كسروي نيز تمام شده بود و حكومت هم اهميتي به او نميداد .در ارديبهشت سال ۱۳۲۴ نواب صفوي به كسروي تيراندازي كرد ولي سيد مجروح شد و فرار كرد.در ۲۰ اسفند همان سال ۱۳۲۴ كسروي به همره منشي خود حدادپور در سالن دادگاه به دست دو برادر به نامهاي علي و حسين امامي ،با ضربات چاقو كشته شدند.
قبر كسروي كجاست ?
كسروي جاسوس و مكار مثل فردوسي به قبرستان شهر راه داده نشد و به همراه منشي كشته شده خود در شمال شهر تهران در گلاب دره شمران گودالي حفر كرده و دفن كردند.

چنگيز تيمورلو

منابع :
كتاب زندگاني من ،نوشته احمد كسروي ،چاپ باهماد آزادگان
كسروي در دايره المعارف فارسي ،غلامحسين صائب جلد ۲ بخش ۱
تاريخچه باهماد آزادگان ،يسماعيل واعظ پور
در خدمت و خيانت روشنفكران ،جلال آل احمد
از ضيا تا بختيار ،مسعود بهنودي،چاپ جاويدان .سال ۱۳۷۱ ،صفحات ۱۳۹،۴۴۵،۴۴۶،۴۴۷
۱،در مورد محمد علي فروغي در سلسله مقالات بعدي توضيهات زيادي داده خواهد شد.