من کسروی را نمیشناسم, یعنی هیچ یک از کتاب های او را نخوانده ام و آنچه از او میدانم چیزهایی ست که در باره او خوانده ام. دلیل آنهم این بود زمانی که شنیدم او کتابهای شاعران محبوب مرا سوزاند گفته های او برای من ارزشی نداشت. مثلا اگر کسی امروزه کتاب های شهریار را که - تا آنجا که میدانم - یک شیعه متعصب بود بسوزاند چه حالی به من دست میدهد؟ چندین سال پیش در یکی از فصل نامه های خارج ایران خواندم که فردی در تحلیل افکار کسروی معتقد بود که در اواخر, او ادعای نبوت داشت, که بنظر بعید نمیآید و حد اقل شباهتی به تراوشات یک مغز علیل دارد. فرضا آیا کسی اینهمه وقت صرف تحلیل افکار هیتلر مینماید و یا فقط به محکوم کردن کارهای او قناعت میکند؟ نمیدانم. از طرف دیگر در حالی که در سراسر دنیا, مرحله دوم جنگ سرد آغاز شده و در خاور میانه همگی با صرف میلیارد ها دلار و آخرین تسلیحات جنگی تا دندان خود را
من کسروی را نمیشناسم, یعنی
من کسروی را نمیشناسم, یعنی
Anonymous
مسلح و آماده جنگ کرده و هر آن احتمال جنگ هشت ساله دوم میرود, این نقش قبر ها به چه درد میخورد و آب به آسیاب کی میریزد؟ باز هم نمیدانم و مطمئنم که صاحبنظران بهتر از من میدانند؟