اینهمه سطحی نگری و بی استدلالی در برابر یک اثر تحقیقی غیرقابل باور است؟ دریغ از استدلال و نقد!!! این یک سنت شده که بشیوه حوزوی ها در مورد همه چیز فتوا صادر میشود.
گروهی میگویند ترک هستند و زبانشان از قدیم ترکی بوده.مشکلی نیست حق شان است که تاریخ و هویت خود را تبیین کنند؛ اما تعمیم قرائت خود (قوم مهاجر) به آذربایجانی ها نه دمکراتیک است و نه همخوان با واقعیات تاریخی.
براستی که هرجا فاشیسم قد علم کند نخستین قربانیان، مردمان همان دیار هستند. کسانی که امروز با بانوی فرهیخته آذربایجانی (بانو مژگان در مصاجبه با اقای کیانوش توکلی) اینچنین برخورد می کنند، اگر فردا بقدرت رسند چه خواهند کرد؟
گروهی کمنتارنویس (یا بهتر بست بگویم که چند نفر با اسامی مختلف) اهداف روشنی را دنبال کرده که گفتگو را منتفی میسازد. پاسخ مثنوی در باره اذربایجان هم اینست که: "من , تورک اوغلی تورکم." "هارای هارای من ترکم"
نظر:
"دشمنی شما با کسروی دشمنی بی پایه است۰ او کاشف زبان آذری نبود ۰ پیش ازکسروی شخصی به نام مهندسعبدالله که مهندس نظامی وشهری بود ، به دستور مظفرالدین شاه و حکم امینالسلطان مأمور میشود معایب راه و موانع عبورِ عرّابههای شاه و ملازمانش را در آذربایجان برطرف کند .در فصل هشتم سفرنامه اش) انتشارات کندوکاو، 9138( زیر عنوان «تحقیق در باب لسان اهل آذربایجان» مینویسد: مردم آذربایجان تا سال ۵۰۰ هجری به زبان مخصوصی که اعراب در تواریخشان لسان آذریه ضبط کردهاند و شعبهای از زبان پهلوی بوده سخن میگفتند. آنگاه به روندِ حاکم شدن زبان ترکی در آذربایجان میپردازد که به گفتۀ او با آمدن سلجوقیان آغاز میشود و تا صفویان ادامه مییابد. اشارۀ مهندسعبدالله به زبان آذری در ۱۹۰۰ میلادی از نظر تاریخی نکتۀ بسیار مهمی است. زیرا تاکنون همه گمان میکردند که نخستین بار احمد کسروی بود که در رسالۀ آذری یا زبان باستانِ آذربایگان این موضوع را مطرح کرد و به مطالعۀ آن پرداخت. رسالۀ کسروی در سال ۱۹۲۵ یعنی ۲۵ سال پس از نوشته شدن سفرنامۀ مهندسعبدالله در گرماگرم کشاکشهای سیاسی میان روزنامههای باکو و استانبول از سویی و روزنامههای تهران از سوی دیگر چاپ شده است. البته، چنانکه محمد قزوینی در تقریظی که به رسالۀ کسروی نوشته یادآوری کرده است، هرکس که کتابهای مؤلفان عرب را میخواند، به اجمال حدس میزد که آذری شعبهای از لهجههای متنوع زبان فارسی بوده است، ولی فقط حدس و تخمین و علم اجمالی بود. اما مهندسعبدالله، برخلاف آنچه قزوینی میگوید، این زبان را نه شعبهای از زبان فارسی بلکه شعبهای از زبان پهلوی میداند. کسروی نیز آن را زبانی میداند که از در آمیختن زبان مادها با زبان بومیان پیشین آذربایجان یعنی مانناها پدید آمده بود. چنانکه احسان یارشاطر نیز آن را ادامۀ زبان مادی میداند. آنچه مسلم است، پژوهشگران تاکنون دربارۀ این زبان نظریههای گوناگون مطرح کردهاند. بههرحال، با انتشار سفرنامهای که موضوعِ سخن ما در این مقاله است، امروز دیگر میدانیم که مهندسعبدالله ۲۵ سال پیش از کسروی به زبان آذری اشاره کرده است. در اول قرن گذشته هنوز ساکنان روستاهایی در شمال شرقی آذربایجان مانند گلینقیه و زنوز با این زبان آشنا بودند. پرسش این است که آیا مهندسعبدالله که در سفرش به آذربایجان با ساکنان آن روستاها آشنا میشود، خود با این زبان برخورد میکند یا با مطالعۀ کتابهای مؤلفان عرب به آن پی میبرد؟"