تهیه و تنظیم آ.ائلیار
آ. ائلیار
تهیه و تنظیم آ.ائلیار
حضور ترکها
- «و في هذه السنه غزا الجراح بن عبدالله الحكمي و هو امير علي ارمينيه و آذربايجان ارض الترك ففتح علي يديه بلنجرم و هزم الترك: و در اين سال جراح بن عبدالله الحكمی جنگ كرد. او امير ارمنستان و آذربايجان سرزمين تركان بود. وی بلنجرم را با دستان خویش فتح كرد و تركان را شكست داد.» (طبری ج ۵ ص ۳۶۸) [تأیید حضور ترکان در آذربایجان در سال 104 هجری و آذربایجان را سرزمین ترک نامیدن]
- «بسیاری از ترکها قزوین را مرز سرزمین ترکان میدانند. قم (قوم) در ترکی به معنای ماسه است و دختر افراسیاب در آنجا به شکار میرفت. (دیوان لغات الترک، ترجمۀ فارسی، ص۵۰۲)
- اسدی طوسی مؤلف کتاب لغت فرس اسدی در توضیح کلمۀ پالیک مینویسد: «پایافزار بُوَد، به آذربایجان چارق خوانند.» (لغت فرس، ص۲۷۷) [چارق لغتی ترکی به معنای کفش است.]
در واقع این اسناد حضور دیرینۀ ترکان در بخش وسیعی از ایران و رایج بودن زبان ترکی در آذربایجان را ثابت میکنند. (این مسئله به معنای نفی حضور اقوام دیگر در این سرزمینها نیست.)
واژۀ «آذری»
کلمۀ آذری در واقع مخفّف کلمۀ آذربایجانی است و در اصل مفهوم «اهلِ آذربایجان» را میرساند که میتواند همۀ اقوام ساکن آذربایجان را شامل گردد؛ ولی معتقدان به نظریۀ زبان آذری این واژه را به جای عنوان «ترک آذربایجانی» استفاده کرده و هویت ترکی ساکنان آذربایجان را انکار مینمایند. جالب آنکه این عده از یک طرف آذربایجان بودنِ آذربایجان شمالی را قبول نداشته و آنجا را «آران» میخوانند و از طرف دیگر مردم آنجا را آذری عنوان میکنند!
نسبت دادن واژۀ آذری به ترکهای ایرانی، هم از نظر تاریخی و هم از نظر زبانشناسی اشتباه است! در کتابهای تاریخی گذشته، هرگز هیچ قومیتی «آذری» عنوان نشده بلکه مردم ایران«ترک» و تاجیک ذکر شدهاند (مثلاً در جهانگشای نادری آمده: «اهالی ایران» نیز از خرد و بزرگ و تاجیک و «ترک» فدویانه نقد جان در راه او میباختند.)
تاریخنویسان معاصر ایرانی غالباً ورود ترکها به ایران را مقارن با ظهور غزنویان و آل سلجوق میدانند و معتقدند که این سلسلهها موجب رواج زبان ترکی در آذربایجان شدهاند. در پاسخ به این ادعا باید در نظر داشت که اولاً اسناد معتبر تاریخی (تاریخ ابنخلدون، تاریخ طبری، دیوان لغاتالترک، تاریخ قم و ...) حضور ترکها را در بخشهای وسیعی از نواحی داخلی ایران پیش از تشکیل حکومت غزنوی تأیید میکنند.
واژۀ «آذری»
کلمۀ آذری در واقع مخفّف کلمۀ آذربایجانی است و در اصل مفهوم «اهلِ آذربایجان» را میرساند که میتواند همۀ اقوام ساکن آذربایجان را شامل گردد؛ ولی معتقدان به نظریۀ زبان آذری این واژه را به جای عنوان «ترک آذربایجانی» استفاده کرده و هویت ترکی ساکنان آذربایجان را انکار مینمایند. جالب آنکه این عده از یک طرف آذربایجان بودنِ آذربایجان شمالی را قبول نداشته و آنجا را «آران» میخوانند و از طرف دیگر مردم آنجا را آذری عنوان میکنند!
نسبت دادن واژۀ آذری به ترکهای ایرانی، هم از نظر تاریخی و هم از نظر زبانشناسی اشتباه است! در کتابهای تاریخی گذشته، هرگز هیچ قومیتی «آذری» عنوان نشده بلکه مردم ایران«ترک» و تاجیک ذکر شدهاند (مثلاً در جهانگشای نادری آمده: «اهالی ایران» نیز از خرد و بزرگ و تاجیک و «ترک» فدویانه نقد جان در راه او میباختند.)
تاریخنویسان معاصر ایرانی غالباً ورود ترکها به ایران را مقارن با ظهور غزنویان و آل سلجوق میدانند و معتقدند که این سلسلهها موجب رواج زبان ترکی در آذربایجان شدهاند. در پاسخ به این ادعا باید در نظر داشت که اولاً اسناد معتبر تاریخی (تاریخ ابنخلدون، تاریخ طبری، دیوان لغاتالترک، تاریخ قم و ...) حضور ترکها را در بخشهای وسیعی از نواحی داخلی ایران پیش از تشکیل حکومت غزنوی تأیید میکنند.