Skip to main content

جناب توکلی بسیار گرامی ! ساعت

جناب توکلی بسیار گرامی ! ساعت
Anonymous

جناب توکلی بسیار گرامی ! ساعت حدوداً یک ربع قبل از پنج بود که در مراجعه به سایت متوجه شدم ، جای مقاله « یک بام و دو هوا...»، در صفحه اول سایت خالی است.به جست و جو در بخش های مختلف صفحه ی نخست سایت پرداختم ، مقاله را نیافتم . به آرشیو ( دیدگاه ها ) مراجعه کردم . نام مقاله سرجایش بود ، اما جای خود نوشته خالی بود . از اظهار نظر ها هم خبری نبود . گمان بردم که کامپیوتر آپ – دیت یست. به همین دلیل از سایت بیرون آمدم و مجددا ً به سایت برگشتم و از نو ، به جست و جوی مقاله پرداختم. نتیجه همان بود...باری ، پس از حدود ده دقیقه بعد از نوشتن آن کامنت ، مجدداً به سایت مراجعه کردم. با کمال تعجب ، مقاله را در بخش ویژه ی ایرانگلوبال دیدم. یک لحظه از ذهنم گذشت که شیطنتی در کار است. به این معنی که ، پس از درج کامنت نخست ِ من ، مسئول سایت ، به فوریت جبران مافات کرده و مقاله را مجدداً در سایت منعکس کرده است



جناب توکلی بسیار گرامی ! ساعت حدوداً یک ربع قبل از پنج بود که در مراجعه به سایت متوجه شدم ، جای مقاله « یک بام و دو هوا...»، در صفحه اول سایت خالی است.به جست و جو در بخش های مختلف صفحه ی نخست سایت پرداختم ، مقاله را نیافتم . به آرشیو ( دیدگاه ها ) مراجعه کردم . نام مقاله سرجایش بود ، اما جای خود نوشته خالی بود . از اظهار نظر ها هم خبری نبود . گمان بردم که کامپیوتر آپ – دیت نیست. به همین دلیل از سایت بیرون آمدم و مجددا ً به سایت برگشتم و از نو ، به جست و جوی مقاله پرداختم. نتیجه همان بود. در یک حالت به هم ریختگی عصبی ، آن کامنت را نوشتم. راستش، دیشب ، بعد از آن که آن یاد داشت عجیب شما را ( همان یاد داشتی که درج مجدد مقاله « ایران ستیزی و خود شیفتگی ... » را ، به اجازه ! اقای قابوسی ملزم می کرد ) خواندم، حال غرببی به من دست داد. من هیچگاه استبداد و زور گویی را ، اینگونه عریان تجربه نکرده بود. باری ، پس از حدود ده دقیقه بعد از نوشتن آن کامنت ، مجدداً به سایت مراجعه کردم. با کمال تعجب ، مقاله را در بخش ویژه ی ایرانگلوبال دیدم. یک لحظه از ذهنم گذشت که شیطنتی در کار است. به این معنی که ، پس از درج کامنت نخست ِ من ، مسئولین سایت ، به فوریت جبران مافات کرده و مقاله را مجدداً در سایت منعکس کرده اند. به رغم این، با فرض این که خطا از من بود ( که یقین دارم ، اینگونه نبو د) از مسئولین سایت پوزش خواستم وخواهش کردم که آن کامنت منعکس نشود. انتظار م این بود که مسئولین سایت ، به وظیفه شان که حفظ حریم حقوقی کاربران است، عمل کنند و راز نگهدار باشند . که اینگونه عمل نشد. آقای کیانوش که انگار منتظر چنین فرصت غنیمتی بود، بر مرکب طلبکاری و مظلوم نمایی شوار شد و چهار نعل جولان داد .بعد هم مدعی شد که من او را دریده خطاب کرد! گرچه دوست عزیز آقای کیومرث جای تردید باقی نگذاشت که « دریده در اینجا معنی بی پروا می دهد» ، به رغم این جمله را باز نویسی می کنم تا ببینیم ، موضوع از چه قرار است:
« .. تا منطق ِ من حکم می کنم ِ آقای کیانوش توکلی ، به گونه ای دریده و عریان خود را نشان دهد ».
اولاً – دریده ، با واژه ی « عریان » ( به عنوان مترادف ) همراه است.
ثانیاً – صحبت در مورد « منطق » آقای کیانوش توکلی است، نه خود او.
در زبان فارسی ،برای برخی واژه ها ، « معنی » و « مفهوم»، یکسان نیستند. واژه « نگران » ،« صفت بیان حال» و به معنی « در حال نگریستن » است. اما، درکار برد عمومی ، مفهوم «مضطرب» و« دلواپس» از آن مستفاد می شود.
دریده ( در اینجا ) یعنی ، « آشکار ،‌به گونه یی تند و زننده ای » .
این یاد داشت را، در محل کار و بین راه انداختن دو مشتری می نویسم و پاسخ نوشته بلند آقای توکلی و همینطور یاد داشت جناب ارژنگ را، به فرصتی دیگر موکول می کنم .