Skip to main content

رازی گرامی،

رازی گرامی،
اژدر بهنام

رازی گرامی،
از شما ممنونم که این بحث را پیش کشیده اید. پس از خواندن نظر شما، به مقاله آقای قابوسی در مورد اسماعیل خویی مراجعه کرده و آن را خواندم. من با ایشان هیچ توافقی در این زمینه ندارم.
درباره حذف آن از سایت و یا نگه داشتن آن، طبیعتا این گردانندگان سایت هستند که تصمیم می گیرند. من اینجا کاره ای نیستم.
ولی یک سؤال برای من پیش می آید و آن اینکه مرز آزادی بیان تا کجاست؟ آیا اگر کسی استدلال کند که فلان شخص به دلیل اینکه فلان جمله را گفته است، نژادپرست است، می توان با این استدلال که "نژادپرست" خواندن یک نفر توهین است، دهان او را بست؟
حالا که آقای کرمی در سایت حضور دارند بگذارید مثال خودم و ایشان را بزنم. من با استدلال و با تکیه بر نوشته های ایشان، آقای کرمی را یک "نژادستیز" و نظریات ایشان را هم فاشیستی می دانم و این را در مقاله ای نوشته ام. آیا من حق دارم چنین مقاله ای بنویسم یا نه؟

آیا می توان دهان مرا با این استدلال که "نژادستیز" نامیدن کسی توهین است، بست؟
شما یا هر کس دیگری مختارید که استدلال مرا بپذیرید و یا نپذیرید. ولی اینجا مشکل آزادی بیان را چگونه می توانیم حل کنیم؟
آقای قابوسی، آقای اسماعیل خویی را نژادپرست می داند و به شعر ایشان استناد می کند. من با خواندن این شعر و استدلال ایشان، پاسخ می دهم که این شعر از نظر من نژادپرستانه نیست و ادعای ایشان نادرست است. همین!
در مورد معیارهای سایت برای انتشار یا عدم انتشار هم می توانم بگویم که متاسفانه سایت معیاری ندارد! آقای توکلی در زیر همان مطلب می نویسد که تیتر مقاله مناسب نیست ولی از انتشار آن جلوگیری نمی کند. و جایی دیگر، یعنی در مورد مقاله آقای سنجری می گوید که "تیتر را عوض کن تا منتشر کنم"! این برخورد دوگانه ای است که مورد تایید من نیست و همواره جزئی از مباحثات من و ایشان را تشکیل می داد.
دست آخر باز هم برمی گردیم به نقطه اول: معیار توهین و اتهام چیست و علاوه بر آن، مرز آزادی بیان تا کجاست و با چه معیاری می توان آن را محدود کرد؟
اگر بتوان معیارها را مشخص و به آنها عمل کرد، تلفن و اس ام اس و فشار نمی تواند مؤثر باشد.