من در تبیین ویژگیهای یک زبان مدرن، توضیح دادم که ( پیروزی نویسنده بر شاعر و نثر بر شعر ) نقطه عطفی در شروع این ( مرحله تاریخی ) است. در این مرحله، زبان چنان توانا گشت است که هیچ اشارهای به ایما و اشاره شاعرانه ندارد، در بحث نظام آموزشی و حوزهٔ دانش، پیشتر اشاره کردم چونکه کّل ساختار بر ( شک و تردید ) بنا شده، هر از گاهی در نظام آموزشی و حوزهٔ آکادمیک غرب که ساختار قدرت از حوزهٔ آکادمیک تفکیک شده، ( بحرانی ) رخ میدهد و تحقیقات و یافتههای جدید، پاسخی به این بحرانهای حوزهٔ آکادمیک و دانش مییابند، در حیطه زبان نیز، مدام بحران رخ میدهد و یک زبان توانا، از آنجائیکه ( دارای ظرفیت و توانائی تحول پذیری است، کلمات مهاجر را به عاریه میگیرد و بعد از کلی صیقل دادن درون کشور زبان، از واژه به عاریه گرفته شده، ( فعل ساده ) میسازد، زبان فارسی فاقد این ظرفیت و توانائی است، هر وقت بحرانی
من در تبیین ویژگیهای یک زبان
من در تبیین ویژگیهای یک زبان
Anonymous
وقت بحرانی در کشور زبان رخ میدهد، زبان فارسی ( پاسخ بحران را ) در ( بازگشت به گذشته ) میجوید، این یعنی ما هیچوقت در جامعه فارسی، شاهد مدرنیته نخواهیم بود چونکه این زبان فارسی که به شدت به عرفان آلوده شده، همیشه در جا خواهد زد، بی دلیل نیست که هنوز در جامعه فارسی، شاعران سدههای پیشین، هنوز حکم میرانند، این یعنی ((( زبان فارسی دارای آن ظرفیت و بستر علمی برای نو آوری، آفریدن، نگریستن، تسخیر کردن و متحول کردن ))) نیست. وجدان آگاه