Skip to main content

نکته دیگر آن که ، آقای قابوسی

نکته دیگر آن که ، آقای قابوسی
Anonymous

نکته دیگر آن که ، آقای قابوسی به جای آن که نقش پهلوان ِ « هویت طلب ها»، علیه طرفداران تمامیت ارضی ایران را بازی کند، معقول آن است که ، با پیش رو قراردادن آدمخواران « داعش» و تصویری از ویرانه های سوریه، پیام آور دوستی و تفاهم ،بین مردم ایران ، و به خصوص بین جوانان باشد.

من ، در چند نوبت (به گونه ای مشروح) به آقای توکلی پاسخ دادم. از این رو، پرداختن بیشتر به ایشان را ، تکرارمکررات و مایه ی ملال می دانم.دوستان دیگر هم، به کرات نکات لازم را به ایشان متذکر شدند.
از آن جا که آقای اژدر بهنام ، در پاسخ به دوست عزیز ( رازی گرامی ) گوشه ی چشمی هم به من داشتند، علاقمندم به یکی – دو نکته ی مورد اشاره ایشان بپردازم.
آقای بهنام ( بی هیچ چون و چرا ) محق است، از نوشته ای خوشش ، یا بدش بیاید.در تند بودن لحن آن نوشته هم می شود با ایشان موافق بود . اما، غیر مؤدبانه بودن لحن نوشته و ( به همین دلیل؟) « نقد» نبودن آن جای حرف دارد.
آقای بهنام ، یقیناً می داند که » نقد» انواع گوناگون دارد. « چرند پرند » دهخدا ، نوعی نقد اجتماعی است . مجله «توفیق» و نوشته های عبید زاکانی هم همینطور. کسی از دهخدا و یا عبید ذاکانی انتظار نداشت ( برای نشان دادن نا به سامانی های اجتماعی ، یا فرهنگی ، یا سیاسی ) از منطق ارسطویی یا علم جامعه شناسی کمک بگیرد. گاهی زبان طنز، برای بیان حقایق، بسیار گویا تر از استدلال است.گاهی هم ، برای بیان واقعیت ها ، زبانی جز طنز به کار نمی آید .
من، در آن مقاله بر آن بودم(با آوردن چند شاهد از نوشته های آقای فرهاد قابوسی ) ایران ستیزی و کیش شخصیت در ایشان را ( با زبان طنز) نشان دهم. نه این که ، در تشکیک بر آراء ایشان ، روی نکات ِ نادرست آن ها انگشت بگذارم و ادعا های عدیده ی ایشان را به سنجش و نقد بگیرم .( کاری که ـ بی هیچ فروتنی ـ به راحتی از پَسش بر می آیم.وچنانچه روزی - به قول معروف - مقتضی موجود و موانع مفقود باشد ، از پرداختن به آن بدم نمی آید. زیرا، نکاتی در نوشته های ایشان دیدم که ـ به گمانم ـ بر آن ها جای درنگ بسیار است. ) .
به هر حال،با زبان طنز نمی شود « بیهقی وار»، و یا « استرلیزه » و « بهداشتی » نوشت . البته ، آن جایی هم که به ادعای ایشان در مورد فیلسوف نبودن نیچه پرداختم، زبان طنز ، با استدلال علمی و آوردن شاهد از چند کتاب تخصصی و اشاره به نام چند صاحبنظر و دیدگاه هایشان همراه شد.
نکته ی دیگر این که ( همانطورکه در یکی از پاسخ هایم نوشتم) از خیر درج مجدد آن نوشته گذشتم.آقای توکلی می تواند این موفقیت را ، با آن همکار سایت «عصر نو» ،جشن بگیرد!!
همینقدر که اقای قابوسی آن مقاله را خواند و واکنش نشان داد، برای من کافیست. تنها انتظارم از ایشان این است که بعد ها، در نوشتن، هم جانب مروت و انصاف را نگه دارد و هم کمی فروتنی نشان دهد. به قول کارل پوپر ( که مقبول اقای قابوسی نیست) در علم تنها می توان گفت : « می دانم که هیچ نمیدانم » .
نکته دیگر آن که ، آقای قابوسی به جای آن که نقش پهلوان ِ « هویت طلب ها»، علیه طرفداران تمامیت ارضی ایران را بازی کند، معقول آن است که ، با پیش رو قراردادن آدمخواران « داعش» و تصویری از ویرانه های سوریه، پیام آور دوستی و تفاهم ،بین مردم ایران ، و به خصوص بین جوانان باشد.