Skip to main content

اژدر گرامی، همانطور که گفتید

اژدر گرامی، همانطور که گفتید
Anonymous

اژدر گرامی، همانطور که گفتید سؤال اساسی تعیین حد و مرز آزادی بیان و تعریف توهین است، که سؤالی بی پاسخ است. در این باره بارها و بارها بحث شده و همانطور که دیدید و دیدیم به جایی نرسیده است. اتهام قومگرا بودن سایت ایران‌گلوبال (و این شانل قوگرایان فارس نظیر آقای کرمی هم می شود) با همین نمونه اخیر از نظر من کاملا قابل اثبات است. اگر آقای قابوسی از چهره های شناخته شده نزدیک به هویت‌طلبان نبود و در نوشته‌های گوناگونش دشمنی آشکار با زبان فارسی ابراز نمی کرد و از چهره‌های میهندوست به زشتی و توهین و ناسزا نام نمی برد، بعید می دانم که کیانوش توکلی تمان قد به میدان می آمد و منتقدین او را خفه می کرد. یعنی با برداشتی که من از سیاست ایران گلوبال در رابطه با مسائل قومی دارم، چنین امتیازی امکان نداشت که نصیب کسی مثل اسماعیل خوئی بشود. من به هیچ وجه طرفدار حذف مقاله قابوسی نیستم. بلکه می گویم اگر مقاله

مقاله ای بدلیل توهین شایسته حذف و سانسور باشد، آن مقاله بدون شک نوشته همایون سنجری نیست و مقاله فرهاد قابوسی است که خویی را "نژادپرست" نامیده است. باز هم تکرار مکرر می‌کنم، "نژادپرستی" نه تنها توهین است، بلکه در بسیاری از کشورها یک "جرم" است. البته کیانوش توکلی معتقد است که نژادپرستی در دانمارک آزاد است، ولی تصورش برای من ممکن نیت، زیرا هیچ ملت متمدنی نمی تواند چنین اندیشه سخیفی را آزاد بگذارد. و یک نکته هم در رابطه باطنز و نقد: همانقدر که ما "طنز نقادانه" داریم، "نقد طنازانه" هم داریم. نوشته آقای سنجری نقد آمیخته به طنز است، نقد حتما نباید عبوس و ترشرو و عصا قورت داده باشد. نقد می تواند مشمول مطایبه و شوخی هم بشود. اینکه ما این سبک از نقد را بپذیریم یا نپذیریم، برمی گردد به سلیقه ما. از آن گذشته آقای قابوسی گاهی ادعاهایی می کند و مطالبی می نویسد که برخورد جدی با آنها توهین به شعور خواننده است، پس چه چاره ای می ماند جز دست انداختن این ادعاها و ریشخند آن سخنان؟