زمانیکه موسی عصایش را بر رود نیل کوبید تا آنرا از وسط دو شقه اش کند، هم قوم بنی اسراعیل را از فرعونیان نجات داد، هم راه و رسم حاکمیت بر جهان را، بر نوادگان جاه طلب و جنگ افروز آینده اش آشکار نمود. فرزندان ناخلف صهیونیسم، درس جد بزرگشان را به خوبی یاد گرفتند که اگر بخواهند بر این دنیای بزرگ حاکمیت داشته باشند، بایستی جهانیان را همواره بسان رود نیل به شکل دو نیروی متخاصم، رو در روی هم نگهدارند طوریکه عنقریب با نیرویی بنیاد شکن بسوی هم روان خواهند شد.
برای حکومت بر کل جهان، خاورمیانه چنان ثروتی را در خود پنهان کرده بود که این قوم را ترغیب به ظهور پیامبران ریز و درشت در این منطقه نمود و این لقمه زرخیز و ثروتمند ، برای دهانشان چنان درشت بود که همچون رود نیل بایستی دو تکه می شد و در هر تکه آن، کشورهای ریز و درشت همواره رو در روی هم قرار می گرفتند.
تولد برادران دو قلوی پان شیعیسم و پان ایرانیسم، صرفا جهت ایفای نقش کشور ایران در مقابل دیگر کشورهای منطقه که می توانستند خطر جدی نسبت به اسراعیل محسوب شوند بوده است، نوزادانی که درون را می خورند تا با هیبتی ترسناک مایه خوف و ترس بیرونیان گردند. و تا زمانی که صهیونیسم به جای این، گزینه تازه ای همچون کردستان بزرگ را برپا نکند، حکایت سرکوب دیگر اتنیک های ساکن کشور، جعل تاریخ، هویت و زبان مادری آنها همچنان ادامه خواهد داشت.