Skip to main content

ایرج مصداقی که خود با انتشار

ایرج مصداقی که خود با انتشار
Anonymous

ایرج مصداقی که خود با انتشار لجن نامه ا ش "جاده صاف کن قاتلین" بود ، بعد از قتل عام به تکاپو می‌‌افتد . با صدای آمریکا مصاحبه می کند، با بی‌ بی‌ سی‌ ، با رادیو فرانسه و، با رادیو زمانه و هیچ کس نمی فهمد او از چه موضعی به این تحرکات می‌‌پردازد ؟ دوست مجاهدین ؟ دشمن به خون تشنه ی آنها ؟ متخصص قتل عام ؟ البته نه‌‌ اینکه این رسانه‌های استعماری نفهمند چه کسی‌ را به میدان آورده اند بر عکس آنها به خوبی‌ با چهره ی افشا شده ی او در سطح ایرانیان مخالف رژیم اشراف دارند . ولی با آوردن او به صحنه می‌‌خواهند بر روی

زخمهای مجاهدین نمک بریزند که ریختند , و این ‌اسب مرده را نفسی دوباره ببخشند .
حتا از این پیشتر او را به عنوان کارشناس امور ورزش به صحنه آورده اند تا به او جانی دوباره بدهند . مصداقی هرگز جرات نمی کند در این رسانه‌ها موضع اصلی‌ خود را آنطور که در محافل خصوصی بیان می‌‌کند ( تضاد اصلی‌ من اول مجاهدین هستند بعد رژیم ) در این رسانه‌ها ابراز کند .
او در همه ی این مصاحبه‌ها طبق شیوه ی شناخته شده‌اش اندکی از حقیقت را با انبوهی لاطائلات قاطی‌ کرده و به خورد شنونده می‌‌دهد . ا و از بدیهیات دفاع می‌‌کند . تا در خلال این دفاع این را هم جا بیندازد که مجاهدین و عراقیها مدت‌ها ‌ست که دستشان در خون یکدیگر است .
او حتا برای اظهار نظر به پالتاک هم می‌‌رود . اما اندکی‌ بعد از اینکه به یاوه گویی علیه مجاهدین می‌‌پردازد از اتاق پالتاک بیرونش می‌‌کنند .
مصداقی در اولین مقاله‌اش بعد از قتل عام با عنوان( پس از قتل عام در اشرف کشتار بزرگتری در چشم انداز است) . با "طلبکاری یک صاحب عله "چنین مینویسد : ( در گزارش‌های منتشر شده صحبتی‌ از مجروحان حادثه نیست ! مگر میشود در یک در گیری مسلحانه بمباران . خمپاره باران یا هر حادثه ی نا گواری همه ی قربانیان کشته شده باشند و مجروحی بر جای نمانده باشد ؟ این در حالیست که در اطلاعیه شماره ی ۳ - شورا در همان روز حادثه به تعداد زیادی مجروح اشاره شده است . او سپس می‌‌افزاید ، فیلم‌های منتشر شده به وضوح نشان میدهند که عبدالعظیم نارویی یکی‌ از قربانیان حادثه از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفته و با پای خود و با کمک دوستانش برای مداوا به قسمتی‌ دیگر منتقل می‌‌شود .وی یکی‌ از کسانی‌ است که بعدا با شلیک تیر خلاص در سرش به قتل می‌‌رسد .)