کسروی چی کسی ست که در کل به عقاید او معتقداست.» به نظر من آقای ائلیار در اینجا یک تعریف روشن از برداشت خودش از "کسرویچی" بودن ارائه میدهد (کسی ست که در کل به عقاید او معتقداست)، که در جای خودش جدای از درستی و نادرستی اش می تواند راهگشا باشد. سؤال من این است که آیا می شود برای کسانی هم که با آثار کسروی گزینشی برخورد می کنند و هرکجا که به نفعشان باشد به او استناد می کنند و هرکجا که به نفعشان نباشد او را و عقایدش را لعن و نفرین می کنند، اسمی گذاشت؟ موضوع انشا از نظر من هم بسیار ساده است: هر وقت در جایی حرف نسلکشی ارامنه بدست ترکان جوان به میان می آید، کسانی که اصلا و ابدا پان ترکیست نیستند و هیـــــــــــــچ حساسیتی هم نسبت به ترکیه و عثمانی ندارند(!!!)، بسرعت مسئله "جنایات جیلوها" را مطرح می کنند، به این بهانه که «هر قتل و هر قتل عامی محکوم است. فرق نمی کند از طرف چه کسی باشد» ادامه:
بله دوستان! مسئله بسیار ساده است! هروقت مطرح شدن یک جنایت به مزاقت خوش نیامد، مقاله ای بنویس و ثابت که که قربانیان خودشان جنایتکار بوده اند! اینکار از نظر من یک جنایت است