Skip to main content

( یک پیاله روانشناسی‌ با

( یک پیاله روانشناسی‌ با
Anonymous

( یک پیاله روانشناسی‌ با چاشنی جامعه شناسی‌ ) یادم میاد چند سال پیش که آخر هفته‌ها بعد از کلی‌ کلنجار رفتن با درس و مشق دانشگاهی، به همراه دوستان، سری به بار می‌‌زدیم، هر از گاهی‌، جوانانی که زیادی عراق خورده بودند مست شده و به جان هم می‌‌افتادند، ما نیز برای جدا کردنشان، به پلیس زنگ می‌‌زادیم، پلیس هیچوقت در گرما گرم دعوا ظاهر نمی‌‌شد ولی‌ همینکه دعوا خاتمه یافته هر کسی‌ ناا پدید می‌‌شد، پلیس می‌‌آامد و به بدبخت‌های بی‌ خانمان که برای پلی آنجا ایستاده بودند گیر میداد، جامعه شناس ما نیز از گروه خونی امثال آن پلیس‌ها هستش، وقتیکه برای ۲۵ / ۳۰ میلیون ترک آزربایجانی، هویت بافی‌ میکنند، زبانشان را قدغن میکنند و تا دهنشان را باز میکنند انگ ( پان ترک ) می‌‌خورند جامعه شناس ما یا به غیبت کبری رفته است یا دست در دست سیستم، بر علیه ما به چماق کشی‌ مشغول است، همینکه ما دهانمان را باز کردیم

جامعه شناس ما، از غیبت کبری بر میگردند تا با سنگ و کولوخ سیستم حاکم، و پسا ساختار گرائی و پست مدرنیزم جهان اول، به جان ما جهان سومی‌‌ها بیفتند. ولی‌ دیگر روزگار جدیدی شروع شده است. روزگاری که جامعه شناس باید در مورد غیبت کبری رفتنش به ملتی جوابگو باشد. وجدان آگاه