Skip to main content

(سياست شركت در قدرت با خميني

(سياست شركت در قدرت با خميني
Anonymous

(سياست شركت در قدرت با خميني يك فاكت تاريخي است،،)بيشتر به يك مزاح مي ماند، براي كسي كه هنوز نمي تواند روي بحثي به اين سادگي متمركز شود، انتظار آرائه يا شناخت تاريخي داشتن ، امري باطل است، موضوع بحث سازمان چريكهاي فدايي خلق است مقاله نويس آن هم مصداقي جزو أضداد مجاهدين ، ولي شما با هزار من سريشم ه اورا به مجاهدين ربط مي دهيد ،اگر حده اقل ظرف اين ٢ و ٣ سال مسائل في مابين را دنبال كرده بودي ،؟؟؟را
قبلا گفتم نظر مجاهدين نسبت به اين فرد چيست، تقليل اين انگ ها به انتقاد ،از آن حرف هاست اگر كسي حده اقل شناخت تاريخي را از روند اتفاقات اول انقلاب داشته باشد، و مواضع سازمان را چه در رابطه با قانون اساسي رژيم و چه در رابطه با انتخابات دوره اول رياست وجمهوري بداند به انگ خود مبني بر فرض شركت كردن مجاهدين در سيستم اطلاعات و شكنجه نام فاكت و حقيقت نمي گذارد، فرضيه اي از ""ا گر ""

مي سازي و براي آن فاكت تاريخي هم مي سازي،طرفه آن كه نام انتقاد هم بر آن مي گذاري يا للعجب،،و جالب تر اينكه به مي گويي : ( آيا داخل شدن مجاهدين به اين جريان به معناي نابودي حداقل حيثيت سازمان نبود ؟) بله اگر داخل شده بود ،نه حده اقل كه حدااكثر حيثيت را بر باد مي داد، ، پس حالا كه داخل نرفته است، و در مقابل آن هم است، تكليف شما با اين اظهار نظر چي مي شود ؟ خوب اگر برايت مهم بود قبل از نوشتن به آن فكر مي كردي، توصيه اي كه قبلأ به شما كردم،
نكته آخر ،،معمولا هواداران يك سازمان در وهله اول ،سمپاتي عقيدتي و ايدولوژيك به سازمان مربوطه نشان مي دهند تا بعد مسائل سياسي را دنبال مي كنند در صورتي كه مجاهدين از اين بابت يك استثناء است ، يعني اكثريت قريب به اتفاق هواداران مجاهدين اصولا اگر نگويم بي دين ،غير مذهبي هستند، ،و اينكه شما نوع نگاه مصداقي را منبعث از ايدولوژي اسلامي مجاهدين بدانيد، از آن ديگر حرف هاست، در هر صورت چنان در باب آزادي و اصل انتقاد در جوامع آزاد صحبت مي كني ،كه آدمي مات و حيران مي ماند، و آرزوي آخرت اينكه دوست داشتي مجاهدين در كنار مردم باشد و از خواسته هاي به حق مردم دفاع كنند، بيشتر مرا به ياد سازمان مطبوعت مي اندازد،
كه از فرط در كنار مردم بودن و از حق مردم دفاع كردند ،صد پاره شدند ،و اصولأ حرف شما را اين جور فورموله مي كنم ،اگر تمامي سازمانهاي سياسي أوائل انقلاب كه از هم پاشيده و در نهايتا در حد يك سايت در آمدند ، ودرست بعد ٣٠ خرداد اثري از آثارشان در صحنه سياسي نمانده است در كنار مردم بوده اند و از حق مردم دفاع كرده اند، ولي مجاهدين كه همچنان متشكل و رزمنده باقي مانده، نه !!
دوست من اگر رژيم در سطح بين المللي به چنان حضيض و ذلت افتاده از قبل افشاگري مجاهدين است، البته اگر از اين حضيض و ذلت افتادن رژيم ناراحت نميشود،
اگر رژيم در سوريه مشكل دارد، به نزديكي رزمندگان سوريه و مجاهدين نگاه كنيد ،البته اگر همه آن رزمندگان را داعش نمي بينيد
اگر هژموني رژيم در عراق با رفتن مالكي كاسته شده به شكل گيري احزاب و جمعيت ها كه توسط سازمان مجاهدين انجام شده و امروز سهم بزرگي در دولت دارند ،نگاه كني، و اگر به دفعات رژيم در سازمان ملل در رابطه با نفض حقوق بشر محكوم مي شود، كمي نگاه كني ،كار سياسي وحرّفه اي را شايد ياد بگيريد،
اگر از دل چند مليون دانشجو، يك انجمن هم بيرون نمي آيد ،اگر،،،
از چه سخن مي گوييم ، شما، كار خود دنبال كنيد شايد توانستيد برگي كوچك را در حيات خلوت كوچه بن بستتان ،تكان دهيد
،،