متاسفانه شیوهای که به کار میرود چنین است: متهم "باید" "صادقانه" "اعتراف" کند و از قربانیان "معذرتخواهی" بکند.
لطفا به کلمات داخل "" توجه کنید. به نظر من این همان شیوهای است که جمهوری اسلامی هم به کار میبرد. لازم نیست که مدعی "اتهام" را اثبات کند بلکه این متهم است که "باید صادقانه به جرم خود اعتراف کند"!
حالا اگر متهم حاضر به اعتراف نباشد، ناصادق است زیرا ما میگوییم که او مجرم و گناهکار است و زمانی که ما این حکم را صادر میکنیم، هر ادعایی غیر از آن، عدم صداقت، توجیه، بی شرمی و... است.
آیا واقعا با این شیوهها میتوان به جایی رسید؟
نگاهی به عنوان این مقاله هم حداقل مرا به فکر وامیدارد و سؤالاتی را برایم مطرح میکند.
در این عنوان دو نفر حضور دارند: "من" و "محسن درزی «تواب».
این "من"، یعنی آقای مصداقی خودش میگوید که انزجارنامه نوشته و امضا کرده است. در این تیتر، اتهام "تیر خلاص
حالا این سؤال برای من مطرح میشود: اگر منظور خراب کردن یک نفر در انظار عمومی و کسب مشروعیت برای خود نیست، آیا درست نبود اگر آقای مصداقی عنوان را اینگونه انتخاب میکرد: من یا محسن درزی، کدام یک بایستی پوزش بخواهیم؟
و یا اگر منظور، برجسته کردن موضوع "تواب" بودن است، آیا صادقانه نبود اگر ایشان عنوان را اینگونه انتخاب میکردند: منِ تواب یا محسن درزی تواب، کدام یک بایستی پوزش بخواهیم؟