Skip to main content

1

1
آ. ائلیار

جناب همایون ،
شما که میدانید «مهروطن گزیده اید و بی پرده اش خوش است»؛
پس این کلمات بیمایه برای دیالوگ چیست که نوشته اید:
« پُر گویی و پَریشان نویسی ...آدم پُرگو، ... پریشانگویی ...»و فلان و بهمان.
با این ادبیات و کلمات وطن پرستی میکنید یا وطن ستیزی؟
اینها نشانه ی «فرهنگ شخصی شما» برای دیالوگ است؟ مگر این فرهنگ دیالوگ است؟

-فرهنگ شما این است که به دیگری «حد و مرز» سخن گفتن تعیین کنید؟ این «چه تفکری» ست که به خود اجازه میدهید برای سلیقه و اندیشه ی دیگری مرز انتخاب کنید؟ مگرمالک سلیقه و فکر و دهان دیگری هستید؟
آیا این درهم اندیشی و پرپوچ گویی نیست؟ و ایجاد محدودیت آزادی بیان دیگری. مگر مأمور اختناقید؟
آیا این عمل شما نشانه ی «اندیشه ی استبدادی»-تان نیست؟ که نتیجه ی تربیت و ادبیات تان است؟

آیا بهترنیست از «وطن پرستی تان » سخن گویید تا این بیهوده گوییها؟ که چه گزیده اید و چه نگزیده اید؟

همانطور که گفته ام :مهم نیست که شما برای پیام خود چه توضیحی میدهید، بل مهم این است که پیام شما چگونه دریافت شده است. طرف مخاطب شما و دیگران مفهومی منفی وخارج از دیالوگ دریافت کرده اند.
چیزی که نوشته اید «بو» میدهد. میدانید که یعنی چه.
کارشما برای وطن کار خاله خرسه است.
ادبیات بیمایه و پرپوچ گویی،استبداد تفکر، تعیین مرز به دیگری، فقدان اندیسه ، تفکر عشیره - قبیله ای، معنای وطن پرستی شماست. به پیش که موفق باشید.