كامنت بعضي ها را كه مي خواني باورت مي شود خوش رقصي براي رژيم با حربه زدن به مجاهدين تا بن استخوان بعضي افراد رسوخ كرده است،
آدمي مي تواند در صحت و سقم مسئله مطروحه شك كند و يا حتي با پيگيري بطلان آن را ثابت كند، ولي اينكه دستگيري افرادي مثل بهزاد عليشاهي ،و تلاش براي تحت فشار قرار دادن ديگر مزدوران را تنها به اين دليل كه مجاهدين پشت مسئله هستند ،خدشه دار كند ،تنها از ذهن كساني بر مي آيد كه در ناخود آگاه ذهن خود به نبرد تنگاه تنگ مجاهدين و رژيم إذعان دارند،مبارزه با رژيم جدي است ،و در اين جديت تنها كساني شك مي كنند كه ابزارشان كلماتي است كه به رژيم سود مي رساند، ،عنوان هاي كلي و پر طمطراق فقط در صفحات مجازي صاحب گفتار را راضي مي كند، ولي آنچه كه در صحنه اجتماعي بصورت ملموس ديده مي شود هماوردي مقاومتي است كه رژيم را در صحنه جهاني و منطقه اي به خاك سياه نشانده است،
بالطبع هر نوع نگاه سرنگوني نيز توسط هر كس يا هر جرياني ،به زعم اين آقايان يا خانمها از خواستگاه مجاهدين مي گذرد،
پس فالواقع اولين كسي كه خود مشت بر دهان مبارك پر از الفاظ پر طمطراق مي زند ،خود نويسنده كامنت گذار است ،
كه به جاي خوشحالي از جهت محدود كردن مزدوران رژيم ، با لوث كردن موضوع ،مي خواهد آدرس اشتباهي بدهد،
ولي نا دانسته آدرس درست را مي دهد،
و اين همه داستان است،