Skip to main content

از آقای نوری علاء به سبب کوشش

از آقای نوری علاء به سبب کوشش
Anonymous

از آقای نوری علاء به سبب کوشش های فکری اش در راه گشودن گره آیندۀ ایران، فارغ از عصبیت و جنجال، باید سپاسگزاری کرد. ایشان به درستی می‌گویند که ایران بازماندۀ امپراتوری صفوی است. شاه اسماعیل صفوی

این امپراتوری را به نیروی شمشیر به وجود آورد. متاسفانه باید گفت که برقراری دموکراسی در یک امپراتوری کم و بیش ناممکن است. یکی از علل فروپاشی عثمانی اتفاقاً همین بود که خواستند نظام آن را دموکراتیک کنند. شما اگر امروز بخواهید در ایران دموکراسی برقرار کنید، بلافاصله از هم خواهد پاشید. از مشروطیت به این سو، هربار قدرت مرکزی به عللی ضعیف شده نیروهای گریز از مرکز در آن فعال شده‌اند. دموکراسی‌ یعنی کاستن از قدرت حکومت مرکزی و به عبارتی، تقسیم قدرت. این یعنی فروپاشی ایران. تمامی دموکراسی های موفق جهان، واحدهای سیاسی کوچک اند. موفقیت ترکیه اتفاقاً به این سبب نیز هست که بنیانگذارانش با امپراتوری عثمانی قطع رابطه کردند. اردوغان بی جهت خواب آن امپراتوری را می بیند. مقایسۀ مصطفی کمال با رضاشاه بی‌مورد است. آن دو از دو سنخ جدا ازهم بودند. شما خود می‌دانید که مصطفی کمال مردی دانش آموخته و از همه مهم‌تر مردی فساد ناپذیر بود. رضاشاه سرباز بی سوادی بیش نبود. بسیار آزمند بود. او وزیر کتک می‌زد و به اطرافیانش مدام فحش می‌داد. به نخست وزیرش «زن ...» می‌گفت. مردی کینه توز بود. درست است که ایران در زمان او از بعضی جنبه‌ها مدرن شد، اما از نظر سیاسی درجا زد. اما گذشته از این ها، امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که ماندگاری ایران در اول قرن گذشته یک اتفاق صرف تاریخی بود. واقعاً اگر در روسیه انقلاب نشده بود، امروز کشوری به نام ایران وجود نداشت. انگلستان و روسیه توافق کردند که این کشور باقی بماند. تاریخ آن دوره را مرور کنید. به هرحال، باید منتظر بمانیم ببینیم چه پیش خواهد آمد.