Skip to main content

خواست «دولت -ملت » اتنیک ها

خواست «دولت -ملت » اتنیک ها
آ. ائلیار

خواست «دولت -ملت » اتنیک ها در ایران پنهان و آشکار پیش میرود. علی رغم تلاش بازدارنده ی حکومت اسلامی و ناسیونالیستهای فارسی. چه در داخل با فدرالیسم و چه با انتخاب اکثریت مردمان برای جدایی. علت این خواست 80 و چند سال نقض
حقوق «فرهنگی-سیاسی-اقتصادی و...» مردم توسط حکومتها و حامیان این کار-ناسیونالیستهای فارسی- بوده است.
هیچکس و هیچ نیرویی نمی تواند مانع پیشروی این خواست بشود. اگر به فرض هم سرکوب بشود دیریا زود دوباره قیام خواهذ کرد.همچنان که کرده است.

اعمال سیاست «یک زبان-یک ملت-یک قدرت» به سررسیده است.
حکومت اسلامی و ناسیونالیست های فارسی زبان که دربرابر این قیام بیداری «به نحوی از انحاء» -ازجمله با نفی حقوق، مثل همیشه - مانع ایجاد میکنند قادر به جلوگیری از پیشروی آن نیستند.

-حکومت سیاست «سرکوب-کنترول» را درمقابل آن اتخاذ کرده است.
-ناسیونالیسم فارسی سیاست «ادامه نقض حقوق» را با تبلیغات ، علیه آن را پیش گرفته است.

پرواضح است که هردو سیاست غلط است. سیاست درست، راه حل مشکل، « تأمین خواست اتنیکها از راه فدرالیسم» برای حفظ زندگی مشترک و ایران مشترک است. تنها از این راه می توان مشکل را خردمندانه حل کرد. که هم خواست مردم تأمین شود و هم حفظ زندگی صلح آمیز و ایران.
قدرت نه به حکومت تعلق دارد و نه به ناسیونالیستهای فارسی. قدرت به همه متعلق است و ناشی از یک یک افراد جامعه است. قدرت دراساس، طبیعتاً، تقسیم شده است و نه تمرکز یافته. تمرکز قدرت دردست دولت و یا ناسیونالیستهای فارسی، خلاف شرشت «تقسیم شده»ی قدرت است. قدرت در ایران اساساً از آن همه ی مردمان و ملتها و افراد است. که توسط تشکل های آزاد و مستقل همه ی اقشار جامعه، همه ی فرهنگها و مردمان گوناگون می تواند دموکراتیک اعمال شود.

نفی «خود حاکمیتی» اتنیک ها ، از سوی «حکومت و ناسیونالیستهای فارسی» آغاز «سرکوبی اتنیکهاست».
ادامه ی این اقدامات در« شرایط خاصی» می تواند به جنگ های داخلی منجر شود.

سیاست قدرتمندان جهان آماده است از جنگهای داخلی در ایران استقبال کند. مثل دیگرنقاط دنیا.
سیاست حکومت اسلامی آماده است درصورت سرنگونی «جنگ داخلی» تحویل جامعه بدهد.

با توجه به این پارامترها باز خردمندانه است که مشکل «تأمین حقوق اتنیکها» از راه فدرالیسم حل شود. تا هم از دخالت بیگانگان
جلوگیری شود و هم زندگی صلح آمیز و ایران حفظ شود.

کسانی که به ندیدن مشکل از راه «یک فرهنگ-یک ملت-یک قدرت» میکوشند-مثل حکومت و ناسیونالیستهای فارسی- دراندیشه ی
«تمامیت قدرت»خود هستند. اینجا تضاد «تقسیم قدرت و عدم تقسیم آن» موجود است. جریان عدم تقسیم قدرت عهده دار رخداده های احتمالی تلخ است.

اندیشه عدم تقسیم قدرت درفضای سیاسی ایران ضعیف است و درمقابل تقسیم آن قابل توجه نیست.
اگرشرایط جامعه درجهت «آزادی و برابری» سیر طبیعی داشته باشد، پیروزی از آن اکثریت مردمان ایران برای تقسیم قدرت است.
و این امر باسطح بالای فکری که هست بامسالمت و صلح و دوستی تحقق خواهد یافت.

بنابرین تلاشهای «بازدارنده»، «تبلیغات تمرکزگرایی»، «مغالطه های کلامی» ، از سوی تمرکز طلبان ارزش توجه ندارذ. این «ناله ها» بوده و خواهد بود.

براساس این تحلیل توجه به «بیهوده گویی» های تمرکز طلبان، و مغالطه های ناسیونالیستهای فارسی، اتلاف وقت و انرژی ست و شایسته اعتنا نیست.

اینان هنوز که هنوز است از «رؤیای عظمت طلبی گذشته » بیدار نشده اند و نخواهند شد. می توانند «کابوسهای» خود را
تا بینهایت بازگویی کنند. زندگی راه عینی خود را علی رغم خیالات این و آن از میان سنگلاخها میگشاید. و توجهی هم به کسی ندارد.
بفرجام ، پیروزی از آن تبعیض دیدگان و ستمکشان ایران است. گیرم که برای مدتی ، فیزیکی هم شکست بخورند.