Skip to main content

جامعه ایران از یکسو زندانی

جامعه ایران از یکسو زندانی
آ. ائلیار

جامعه ایران از یکسو زندانی «کهنه گرایی» ست. و از سوی دیگر از امکانات «جهانی شدن و کردن» علم وتکنیک و تولید و تجارت بهره میگیرد. درحقیقت صنعت را برای اعمال کهنه گرایی به کارمیگیرد که خود تضادی ست عمده و عاقبت رشته را از هم خواهد گسست. در این زندان آزادی های فردی و اجتماعی مورد نقض قرار میگیرد. برای تامین آنها مردم نیز راحت ننشسته اند و هرکس به نحوی تلاش میکند. در این میان فشار عدم آزادی بیشتر و نخست متوجه زنان و دختران است. این فشار قدمت تاریخی دارد -و اکنون با تسلط ایده لوژی مذهبی بر جامعه بیشترهم شده است. تاریخ تلاش زنان برای آزادی و برابری درایران طولانی و افتخار آمیز و آموختنی ست. و از این زاویه جا دارد که علاقمندان دراین زمینه بیش از پیش بنویسند و کندوکاو کنند تا بتوان نقاط ضعف و قوتها را دید و آموخت.و پیش رفت. بدون حرکت مترقی نصفت جمعیت جامعه یعنی زنان هیچ تغیر مثبتی درحیات

اجتماعی صورت نخواهد گرفت. به عبارت دیگر« آزادی و برابری و پیشرفت و سعادت نسبی » ما -جامعه- به حرکت مترقی زنان و دختران بستگی دارد.حرکت مردان بدون زنان هرچقدر مترقی و خوب و پیروزی آفرین باشد مطمئنا بدون زنان شکست خورده و مرتجع ازآب بیرون خواهد آمد. «مترقی وخوب و عالی» گفتم -یواشکی به زبان Lizi dili بگویم متأسفانه خیلی هم
dayliz-geyliz -دالاقالمیش-گئریجی - ست. مرتجع و عقب مانده است!
درتلاشهای زنان برای تامین آزادی های فردی و اجتماعی «پدیده Lizi dili» دختران ترکی زبان آذربایجان از زوایای مختلف حائز اهمیت فراوانی ست که جا دارد در دانش جامعه شناسی و هنر و زبان مورد بحث قرارگیرد. برای شناخت این پدیده و رشد و استعمال آن در زندگی اجتماعی. یا حداقل برای استفاده از آن جهت گشودن راههای تازه در شرایط حاضر.
که می تواند به عنوان یک پدیده و تجربه ی تاریخی قابل توجه باشد. شناخت آن جوانان را در انتخاب راههای جدید مبارزه با سنت و اختناق و ارتجاع تواناتر میسازد. این زبان از آنجایی که دارای «عنصر همیشه متغیر» است دست سوء استفاده ی ارتجاع را می بندد. و از این زاویه هم باکی نیست.

ضرورت دارد اینجا دو موضوع زبان Lizi dili را مورد توجه قرار دهیم: 1-«عناصر همیشه متغیر». 2- گرامر .

«عناصر همیشه متغیر» :
این خصوصیت عمدتا در جمله یا جملات تشکیل شده از :
-مجهول: x( یعنی موضوع سخن تنها برای طرفین معلوم است و برای غریبه مجهول. مانند: او آمد؟ اینجا او برای طرفین روشن است ولی برای غریبه مجهول. یا : آنرا دادی؟ آن مجهول است.)

-سرعت: y (سرعت جملات سریع - که شنوند نمی تواند متوجه شود. مجهول برای شنونده.)

-مجاز: z( مانند: انتخاب کلماتی مثل ماه-ابر-خورشید-کوه-رود-گل- دل- درد- شادی و غیره و غیره برای اشیا-افراد - حرکتها-و حالتها که بسیاراند . و برای شنونده مفهومی ست مجهول.)

-مخفف : g ( انتخاب دو یا در حالت استثنا دربرخی کلمات یک حرف از یک کلمه: مانند:
da, yliz-ge ,yliz -دالاقالمیش-گئریجی یا ö اؤپوش. و مانند اینها . بازمجهول.)
این 4 خصوصیت برای غریبه «هم مجهول اند و هم متغیر. » . با دانستن برخی واژه ها نمی توان به ایده ی فرد پی برد. چون هرکس برای ایده ی خاصی واژه انتخاب میکند و جملات کم و بیش دارای این چهار خصوصیت اند.می توان این خصوصیت را چنین جمعبندی کرد: ( L: (x+y+z+g
باقی در کامنت دیگر