آقای علامه زاده... همه ما امیدوار هسیتم که شما و تمام دوستانتان یک زندگی آرام همراه با آسایش روحی و روانی را در پیش داشته باشید..تراژدی ملت های دیکتاتور زده را شما کاملآ در چشممان مجسم فرمودید. خیلی رسم هست که فارغ التحصیلان دانشگاه های اروپائی و امریکائی بعد از چندین سال همدیگر را ملاقات میکنند ( Alumni) تا یادی از گذشته ها کرده و تجربه های جدید کار و زندگی را باهم ردّ و بدل بکنند. خیلی هم اتفاق می افتد که بعضی از این افراد , نه در دانشگاها, بلکه در سمینار های علمی باهم آشنا شده اند. در زندگی تراژدی وار رستاحیزی وحزب اللهی ایران , نخبه گان ما , نه در سمینارهای علمی بلکه در (( زندان )) ها باهم آشنا میشوند..شما و دوستان عزیز شما بهترین نمونه این تراژدی هستید. نکته خنده دار این تراژدی , عکس العمل خانم فرح پهلوی است که انتقاد میکند که چرا آخوندها مدارک و اسناد
آقای علامه زاده... همه ما
آقای علامه زاده... همه ما
lachin
دوران دیکتاتوری محمد رضا شاه را از بین میبرند..کسی نیست که به این خانم گوش زد بکند که اگر در دوران دیکتاتوری شوهرت , تعداد مساجد , بیشتر از تعداد گنجایش دانشگاه ها نمی شد, تفاله های « حزب رستاخیز» بصورت « حزب الله» تغیر نمی کرد. در هر حال , ما بهترین ها را برای شما و دوستانتان آرزومندیم....