بدون فراهم آوردن آموزش به زبان مادری از مدارس ابتدایی ، بدون گسنرش کمک به رشد و گسترش فرهنگ و ادبیات خلقها ، بدون تامبن برابر حقوقی همه خلقهای ساکن کشور ، بدون تلاش برای اتحاد داوطلبانه در کشوری فدرال ، امکان استقرار و نهادینه شدن دمکراسی در کشور ما فراهم نخواهد آمد.تاریخ کشور ما وبسیاری از کشورها جز این نشان نداده است.در کشور ما و تاریخ کشور ما،انقلاب مشروطه سر آغاز تلاش برای ساختن ملت مدنی بود و کوشش برای ایجاد ملت قومی واحد محصول شکست آن. آن اولی باید بر اساس حاکمیت مردم شکل می گرفت، دومی حکومت فراگیر بر مردم را سازمان میداد؛ اولی هویت خود را از مردم و حقوق طبیعی آنها می گرفت، دومی با نبش قبر در گورهای گم شده تاریخ برای خود هویت دست و پا می کرد.روحانیت در این انقلاب با نقش سنتی خود ظاهر شد. دفاع از حق مالکیت و شریعت و اُمت، که در اساس با ملت سازی و ناسیونالیسم در هر شکل آن بیگانه بود. ا
بدون فراهم آوردن آموزش به
بدون فراهم آوردن آموزش به
Anonymous
روحانیت در این انقلاب با نقش سنتی خود ظاهر شد. دفاع از حق مالکیت و شریعت و اُمت، که در اساس با ملت سازی و ناسیونالیسم در هر شکل آن بیگانه بود. اولی می خواست مردمی محروم را از عقب ماندگی برکشد و با سایر ملتها برابر سازد، دومی تحقیر همه ملت های همسایه و ملیت های درون خود از عرب، افغان ، کرد، بلوچ، ترک و ترکمان را دستمایه عظمت خود می ساخت؛ اولی در برابر تقاضاهای ایالتی و ولایت گوشی شنوا داشت و به شکوفائی، حقوق ملی و منطقه ای فرصت می داد، دومي تلاش می کرد با ارتش و تانک همه را یک رنگ و یک زبان کرده و در برابر اقتدار مرکزی بر تسلیم وادارد. اولی می خواست ملت روابط خود را با سرمایه و سیاست خارجی بر اساس منافع خود تنظیم کند، دومی سرمایه در سیاست خارجی را تکیه گاه خود قرار داده و ناگزیر سیاست و اقتصاد خود را بر اساس خواست آن تنظیم می کرد...اینک،پس از یک قرن و نیم تلاش ،تاریخ دوباره تکرار میشود. م-سحر در کجای این تصویر جای دارند؟