Skip to main content

آقای م. سحر! زمانی نیز به

آقای م. سحر! زمانی نیز به
Anonymous

آقای م. سحر! زمانی نیز به بهانه شعر، به ترکان توهین میکرد، و ایزوله گی، عقده های تنهائی و انزوای خود در فرانسه را، بر روی مردم ترک خالی میکرد. که به مثابه لکه ننگ و زخمی درخاطره ها باقی خواهد ماند. اما در وهله اول مثل خوره، روح و روان خود وی را زخم خواهد زد. و حس پشیمانی را روز به روز، در روانش شدت خواهد بخشید. زیرا چنین توهین ها در ذهن اینترنت تا ابد باقی میماند. در صورتیکه اینجانب، بعنوان یک ترک، که زبان گیلکی را مثل خود وی صحبت میکنم، و بمردم گیلک احترامی بزرگ قائلم، و مثل زبان و فرهنگ ترکی خودم ، از موسیقی و اشعار گیلکی لذت میبرم، و آب و هوای گیلان را مثل خود وی دوست دارم، و بمردمان و فرهنگ و زبان گلکی بدیده نیکو مینگرم، و هرگز به هیچ بهائی بخودم اجازه نمیدهم ، به فرهنگ و زبان ایشان، توهین و ناسزا بگویم. اگر آن حرفها از دهن فرد معمولی زده میشد، میشد آنرا به بوته فراموشی سپرد، در

تا حدی نادیده گرفت، و آنرا بحساب کج فهمی و نادانی آن فرد گذاشت. اما وقتی چنین دشنام و ناسزائی از دهن فردی که خود را شاعر یک جامعه میداند، خارج میشود، قضیه فرق میکند، و آن فرد در نظرمردم، احترام خود را از دست میدهد. زیرا مردم از وی انتظار دیگری دارند! و چنین میشود که میلیونها انسان ترک نسبت به وی به دیده مظنون و ضد ترک می نگرند. در صورتیکه اگر ایشان کوچکرین آگاهی از تاریخ موسوم به جغرافیای ایران داشته باشد، در می یابد، بدون همین ترکان آذربایجان، که موجودیت جغرافیای موسوم به ایران بروجود آنان بستگی دارد، بدون آذربایجان، جغرافیای ایران مفهومی ندارد، و آرزوهای تمامیت ارضی وی نیز روزی بر باد خواهد رفت. و حتا پشیمانی از توهین هایش نسبت بمردم آذربایجان نیز، سودی برایش به بار نخواهد آورد! ....آیا چنین کاری هنر است؟!