Skip to main content

سلام جناب ابوغزاته؛

سلام جناب ابوغزاته؛
بهنام چنگائی

سلام جناب ابوغزاته؛
دقیقا موافقم؛ فضای تنگ و تاریک در ایران اسلامی همچنان بوده و هست که شما این روند ستم بار، غارتگرانه و بشدت خفقانی را توسط دستگاه خودرائی و استبداد مطلق مذهبی بشکل مختصر و مفید برشمرده اید. و البته از اینگونه تلخ تر، ناگوارتر و ای بسا ویرانگرتر نیز برای همگان و خصوصا ملت ها و بدتر آن پائینی ها خواهد ماند و یا می تواند بماند؛ اگر این سان رشته های امید و باور به تغییرِ بنیادی، بجای سمتگیری به سوی سازماندهی اراده و مبارزه ی توده ای، به سمت طیف های اصلاح طلب مذهبی؛ روحانیت ناراضی، موتلفه هایفرصاجو و... گرایش داشته، دانسته و نادانسته یا بدتر از آن با این توهم های خونین گره خورد. اجتماعی و طبقاتی در هم مغشوش شده و یا با ساده لوحانگی مشابه عصر خمینی، و به قول موسوی با بازگشت به "قانون اساسی همین رژیم" امید به فردای رهائی و اسقلال مردمی را با رفرمیسم مذهبی جستجو و رقم زند.

چنین نگاهی خوشبین تنها، تکرار دیروز و خیانت به ساختن فردا و همبستگی رنگینی موجود فرهنگ ها، باورها و وابستگی های تاریخی و متنوع ملت های ایران ست؛ که از تبعیض های فراوان رژیم مذهبی به جان آمده است.

البته این مرز بندی هرگز به این مفهوم نیست که اپوزیسیون دمکرات، مترقی و چپ مجاز است آنها ( رفرمیست مذهبی) را در همکاری برای سرنگونی به میل نگاه های حزبی ـ ایدئولوژیک خود کنار زند. و یا همین رانده شدگان از بیت رهبری و سرخوردگان از باندهای مافیائی را که به جانب جنبش مردمی آمده اند؛ دوباره به جبهه ی تندروهای تمامیتگرا رانده و عملا سران و سازمانگران جنبش اصلاح دینی مذهبی را با این کنارگذاری به دستبوسی خامنه ای هول داده و وادار به سازش با او کنند.

اگر اصلاح طلبی دست از حکومت نذهبی بردارد؛ چرا نباید با آنان وارد همکاری های دمکراتیک و همراهی های انتلافی کوتاه و بلند علیه استبداد ولائی نشد؟ و چنین زمینه های را ترغیب نکرد!؟ بلکه درست عکس اش صادق، و شایسته تفکر پلورالیستی و همزمان دعاوی فدرالیستی است این سرخوردگان رفرمیست مذهبی را در چنین دوران دشواری که سرکوب می شود به درون خود مبارزه ی کلان خود دعوت و آنها را که توسط رژیم سرکوب می شوند مورد پشتیبانی قراردهد. و عملا در ظروف سیاسی و چندقطبی خویش آنها را در دوایر الترناتیوهای فدرالیسم، سکولاریسم و پلورالیسم و مدافعان سیوسیالیسم به سمت مبارزه ی مشترک و متناسب با امیال اجتماعی طبقاتی و علیه خودکامی و یکسویه گرائی دعوت به راهبردهای حقوق بشری و همزمان نبرد برای نان و آزادی کند.
از پانویستان متشکرم