Skip to main content

از قرار معلوم شباهت های زیادی

از قرار معلوم شباهت های زیادی
آ. ائلیار

از قرار معلوم شباهت های زیادی بین بخشی از کلمات سومری و ترکی هست:
1-سومری Turu تورو= زادن -زیستن =در ترکی تورو= زاده شو. تور ه مک = زائیده شدن=زادن
2-سومری Yüzü اوزو= شنا کردن- در ترکی اوزمک= شنا کردن. اوزو=شنا؛ اوز= شناکن. امر.
3- سومری Yüzükاوزوک= پرنده ی آبی که در آب شنا میکند.در ترکی اوز ه ن = شناگر
4- سومری Eştu ائشتو= شنیدن = در ترکی ائشیتمک =شنیدن. در ترکی ائشیت = بشنو.
5-سومری Ye یئ =خوردن. =در ترکی Ye =بخور ؛ یئمک = خوردن.
6-سومری Silik تمیز= در ترکی سیلیک= تمیز=پاک
7-سومریUdاود= آتش= در ترکی اود = آتش
8-سومریÜş اوش= 3= در ترکی اوش =3
9-سومری Gu قو= صدا = در ترکی = صدا ( قو دئدیم قولاق توتولدو= قو گفتم گوش بسته شد. با صدا کردن گوش آسیب دید.
10 - در ترکی اینانا= باورکند

11- بله، طرز شمردن اعداد بعد از ده در ترکی و سومری یکی ست. اون- بیر* اون- ایکی.... ده اول گفته میشود. برخلاف دیگر زبانها. در سومری هم اول ده میاید.
ووو. واژه های زیادی وجود دارند. که نزدیکی های قابل توجهی را نشان میدهند. در دستور زبان هم همینطور نزدیکی ها هست.

در تاریخ پیش از میلاد تا دوره ی سومر، با توجه به دستور زبانها-اسامی اشخاص-مکانها، زبانهای منطقه میان رودان ، واژه ها-و کل مطالب بدست آمده ، میتوان گفت :
1- نزدیکها -شباهت ها-چیزهای مشترک با زبان ترکی و زبانهای اتصالی هست و این پدیده انکار ناپذیر است.
2- پدیده تصادفی نیست، ریشه دارد.
3- اما برای اثبات همریشگی زبان ترکی با سومری هنوز کافی نیست. دلایل بیشتر و بیشتر لازم است. در عین حال نمیتوان این پدیده «نزدیکی» را نیز رد کرد.
4- تحقیقات تاکنونی بیشتر برپایه ی امیال سیاسی صورت گرفته لازم است تحقیقات از نو بیطرفانه و آکادمیک از سرگرفته شود و حتی گل نوشته های داستان قیل قمیش یا گیل گمیش از نو خوانده و ترجمه شود. و همینطور چیزهای دیگر.
5- تحقیقات باستان شناسی جدید صورت پذیرد ووو.
6- شاید رازهای دنیای پیش از میلاد و اولین تمدنها کشف شود.
7- جهان پیش از میلاد هنوز برای ما کامل و به درستی روشن نشده است. و تا زمانی که امیال سیاسی روی این چیزها سایه
دارد حقایق نسبی دست نیافتنی ست.
8- تمدن بشر پیش از میلاد عظمت خاص خود را دارد که تاکنون ندیده گرفته شده است. به خاطر مسخره بازیهای سیاسی .
--------------
نکته ای هم در مورد واژه ی « Loli یا Lou» =لولی =لولو بر وزن دولی=دولو=پر یا تگرگ؛ بگویم: این واژه را من خود در اورمیه شنیده ام که به جای «نام خانوادگی» یک شخص ترکی زبان، پدر-درپدر اهل اورمیه ، به کار می بردند :« لولی محممد» . اینکه به چه معنی و منظور استعمال میکردند نمیدانم. و تنها یک مورد و آنهم برای یک فرد مشخص گفته میشد. مثل «لقب». که جای نام فامیلی او را گرفته بود.
هیچ بعید نیست که این کلمه مشتق - و یادگاری از- نام تاریخی طایفه ی «لولو بی» دوره ی ماننا باشد. لولو= شاید کسی ست که به طایفه ی لولوبی منسوب است. متأسفانه ندانستم این کلمه ی «لولی» از کجا پیدا شده و معنی اش چیست. شخص مذکور « فردی معمولی مورد احترام و بدون لکنت زبان و سالم و صاحب خانواده و شغل آبرومند بود». یعنی تصور نمی کنم واژه ای باشد «من درآورده، برای تحقیر و تمسخرشخص مذکور» توسط یکی.و یا بجای Lölö لؤلؤ ترکی به معنی «آواره و بیکاره» ،با تغییر تلفظ استعمال شده باشد.
در ضمن در زبان شفاهی مردم اصطلاح « لولام-لولاسی؛ بیرگون اولاسی» را هم داریم. به مفهوم کلی یعنی «روزی و روزگاری ، دری به تخته خورد و فلان چیز بهمان شود...»