Skip to main content

برای من بسی مایه مسرت و

برای من بسی مایه مسرت و
Anonymous

برای من بسی مایه مسرت و شادمانی است که در کشور ایران اینهمه استاد زبان و فرهنگ و تاریخ و جغرافیا و متخصص مردوک‌شناسی و اهورامزدا پژوهی و سومرشناسی و تورکولوژی وجود دارد. تعجبم فقط از این است که چرا اینها با این سطح درخشان از معلومات در دانشگاههای معتبر جهان تدریس نمی کنند و در سایت ایران گلوبال دور هم چمع شده اند. خواندن بعضی از کامنتها و نظرات بیشتر از اینکه باعث خنده من بشود، اسباب افسردگی و ناامیدی را از آینده این مملکت در من فراهم می آورد، مثلا وقتی که می بینم کاربرسرشناسی که همیشه به دیگران درس می دهد، در باره زبان سومری کتاب "زهتابی!!!!" را به عنوان منبع معرفی می کند! و یا نویسنده ای بجای ارائه سند نقل قول پسرخاله عمه همسایه اش را که او هم از دوست برادرش چیزکی را شنیده بوده است، مثال می آورد! و تازه گیرم که ترکی و سومری اصلا همریشه و همزاد باشند، خوب که چه؟ آیا ترکان وارث تمدن

سومرند؟ یا به عبارتی دیگر اگر عربی و عبری بقول خود گویندگان این دو زبان تفاوتشان مثل "ر" و "ل" است و زبانشناسی مدرن (و نه جناب پروفسور دکتر زهتابی!) آنها را از یک ریشه می داند، پس اعراب بادیه نشین شبه چزیره عربستان وارثان تمدن پادشاهی یهودیه در اورشلیم 2500 سال پیش هستند؟ یا اگر فارسی و هندی و آلمانی در تقسیم بندی زبانها (باز هم از طرف دانشگاههای معتبر جهانی و نه جناب زهتابی) از یک خانواده به شمار می ایند، پس فارسی زبانها حق دارند دستآوردهای تمدنی اقوام ژرمن را از آن خودشان بدانند و یا ادعا کنند که بودا فارس بوده است (همانطور که کاشف به عمل آمد گیلگمیش تُرک است!!!)؟ ما تا کی باید شاهد ادعاهایی باشیم که بر اساس آن دنیا بتواند به ریش ما بخندد؟