Skip to main content

ناصر شفیق گرامی،

ناصر شفیق گرامی،
آ. ائلیار

ناصر شفیق گرامی،
استدلال و سخن شما به دلایل زیر نادرست است:
1-هر زبانی شرایط «زمانی-مکانی- انسان شناسی-تاریخی-فرهنگی» خاص خود دارد. شما نمی توانید با قیاس مع الفارق چیزی را نفی کنید.
2-مسئله پیوند دو زبان توسط زبان شناسان همه جانبه بررسی شده و هرکس تئوری خود را مطرح کرده است که در آغار نوشته اشاره شده است. مقاله ادعای زبان شناسی نکرده که شما «اتهام»-اش را می چسبانید . کار نوشته «اشاره» به چند نکته است که توضیح داده است. اگر در این موارد سخنی دارید بفرمایید.
3- تا حدی که مربوط به واژه ها شده با طرح افعال کهن به افعال کنونی هم اشاره شده است.

4- شما چرا نکات اساسی متد ریاضی- مصدری - معانی واژه ها را ندیده گرفته به «الدی»-تان چسبیده اید؟ لطف کنید مثال آلدی تان را در زمان سومر نشان دهید. شما که خیلی به «بن واژه» علاقه دارید لطف کنید «بن واژه ی آلدی تان» را درزبان آلمانی
نشان دهید.
5- کار نوشته جستن معانی اسمی و مصدری واژه در محیط سومراست. و اینکه آیا این معانی اکنون نیز رایج است یانه؛
و چگونه؟ مثالهای لازم را نیز بیان کرده است.
نوشته کوشیده به دنیای روحی سومر و زبانش راه یافته ، ببیند آیا بیگانگی هست یا یگانگی؟
همانطور که افعال نشان میدهند این یگانگی به طور شگفت انگیزی عینیت دارد.
زبانها بازتاب دنیای روحی هستند. این دو دنیای روحی بیش از حد تصور یکی هستند.
دنیای روحی زبان ، ماشین برگشت به گذشته است ، و تصادف زیبای حال. چشمهای احساس را بایذ سشت.