Skip to main content

از هنگام در گذشت آیت‌الله

از هنگام در گذشت آیت‌الله
Anonymous

از هنگام در گذشت آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۶۸ دو دیدگاه در صحنه سیاسی ایران ظاهر شد که در عین همکاری، با یکدیگر در رقابت نیز بودند. آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، جناح رادیکال و انقلابی را نمایندگی می‌کرد و اکبر هاشمی رفسنجانی جناح میانه رو و عملگرا را. هر یک از این دو اردوگاه زیر مجموعه‌های خود را دارند. به طور مثال، محافظه کاران که به کلی با مذاکره با آمریکا مخالفند در جناح آیت‌الله خامنه ای، و اصلاح‌طلبان از این نظر عموما در جناح آقای هاشمی رفسنجانی قرار می‌گیرند.
در فهرستی از مسائل مختلف که دو مکتب فکری با یکدیگر بر سر آن اختلاف دارند، موضوع سیاست خارجی و در مرکز آن رابطه با آمریکا یکی از اساسی‌ترین موارد اختلاف دو اردوگاه است. آقای خامنه‌ای معتقد است که رابطه با آمریکا اولا، موجب نفوذ فرهنگ آمریکایی و سست شدن پایه‌های ایدئولوژیک حکومت می‌شود و

و نهایتا نظام اسلامی را تهدید می‌کند و ثانیا، سفارت آمریکا مرکز توطئه علیه نظام خواهد شد. جناح مقابل اما، اعتقاد دارد که برای حفظ نظام نمی‌توان دشمنی با آمریکا را تا ابد ادامه داد و باید با آن کشور تعامل و داد و ستد کرد.
در حالی که آقای هاشمی رفسنجانی سعی دارد با ذکر خاطره بعد از خاطره و نقل نقطه نظر‌های آیت‌الله خمینی، وجهه خشن و انقلابی ایران را به چهره‌ای معتدل تغییر دهد، جناح انقلابی بر شدت حملات خود به جناح میانه رو که آنها را لیبرال می‌خواند افزوده است.
بیانیه شدید اللحن ۱۱ خرداد دانشگاه امام حسین تحت مدیریت سپاه پاسداران که بسیاری از مقامات بلند پایه و متفکرین سپاه در آن مشغول تدریس هستند، مشخصا متوجه آقای هاشمی رفسنجانی بود و از وی با عنوان "برخی از دست اندرکاران" یاد کرده بود که "با استناد به خاطره‌ها و مشاهدات خصوصی" خواستار "حذف یا محدود شدن" موضع انقلابی ایران هستند.
هم چنین بدون اشاره صریح، سیاست خارجی "با دوستان مروت با دشمنان مدارای" روحانی را مورد نقد شدید قرار داده و آن را مغایر "اصول بنیادین امام [خمینی] در سیاست خارجی... [مبنی بر] اعتراض به ساختارهای ظالمانه بین المللی و جنایت‌های روزمره اسرائیل، آمریکا، عربستان و امثالهم" دانسته بود. بیانیه، جناح دیگر را به تلاش برای جا انداختن "فرهنگ لیبرالی" متهم کرده بود.
رهبر جمهوری اسلامی نیز در سخنرانی روز ۱۴ خرداد خود به مناسبت سالروز درگذشت آیت‌الله خمینی، دقیقا به همین مسئله پرداخت و نسبت به جریانی که سعی دارد "امام را به صورت یک آدم لیبرال معرفی" کند هشدار داد.
تفاوت این دو دیدگاه به وضوح خود را در برخورد با مسئله هسته‌ای نیز نشان می‌دهد. حل مسئله هسته‌ای به طور بالقوه، از دید جناح رادیکال، خطر آفرین است چرا که می‌تواند روند عادی شدن روابط با آمریکا را در پی داشته باشد.
در صورت حصول یک توافق هسته‌ای، اختلافات دو جناح که ریشه‌ای و عمیق است فروکش نخواهد کرد، اما شکست مذاکرات تحولاتی را در ایران در پی خواهد داشت.
حسن روحانی که سرمایه گذاری سنگینی بر روی مذاکرات کرده و عملا آینده سیاسی خود را به آن گره زده در صورت از هم پاشیدن مذاکرات به حاشیه رانده خواهد شد. ایران محققا مانند سال‌های گذشته برنامه هسته‌ای خود را گسترش خواهد داد و بار دیگر رویاروئی و درگیری جای گفتگو و تعامل را در مناسبات ایران و آمریکا خواهد گرفت. بازگشت فضای رادیکال در ایران، ابتکار عمل را از دست میانه‌رو‌ها خارج خواهد کرد.
در واکنش به این وضعیت، آمریکا تحریم اقتصادی تقریبا کامل ایران را که طرح آن سال گذشته در سنای آمریکا تهیه شده بود به مرحله عمل در خواهد آورد. موج جدید کاهش ارزش پول ملی آغاز خواهد شد و غول دو گانه تورم و رکود دوباره سر بر خواهد آورد. به لحاظ سیاسی و اجتماعی، با افزایش تهدیدات از بیرون (آمریکا و اسرائیل) و خطر افزایش نارضایتی‌ها از درون، سیستم چاره‌ای به جز بستن هر چه بیشتر فضا نخواهد داشت.