Skip to main content

عرب لی یا عرب لو Arəb-li -

عرب لی یا عرب لو Arəb-li -
آ. ائلیار

عرب لی یا عرب لو Arəb-li - Arəb-lu
ما در شهر اورمیه روستا هایی داریم به نامهای :«عربلو Aərəbli-مئشه عربلی سی Meşə Arəbli - ده ره عربلی سیDərə Arəblusi- یکان عربلی سی Yekan Arəblusi»

عرب لی دو معنی دارد:
1- روستایی که بخشی از ساکنان آن عرب اند.
2- اهل روستای عربلی.

این روستاها قدیمی اند و به زمانی مربوط میشوند که عربها نیز دوست داشتند در دهات آذربایجان ساکن شوند.
قدمت این پدیده به حکومت عربها درایران برمیگردد.
این دهات نشانه ی آن است که چگونه ما در اورمیه با عربها درهم آمیخته ایم.
پدیده ی درهم آمیختگی در ایران و منطقه و حتی جهان یک امر مرسوم و طبیعی بود و هست. و بسیار زیبا.
چرا که بر عشق و آزادی استوار است. و آینده سازی مشترک.
و...

همینطور است روستاهای ارمنی نشین یا درهم آمیخته ای مانند:
1-Gərdə-abad گرد آباد
2- Kilisa-kəndi کلیسا کندی
3- Çarbaş چارباش( حل شده در شهر)

یا «کوت لر» : به معنی روستای کرد نشین
و با این همه تقریبا بیش از 90 در صد نامها ی روستا ها ترکی ست.
یوالار-یورقانلو-یورقون-ینگجه-یاغومور-
قره‌ آغاج -قره‌ باغ -قره‌جلو -قره‌ حسنلو-قره‌ قویونلو - قره‌ قیز-قره‌گوزلو-قیزل آوا
قزل‌عاشق-قشلاق طرزلو. و....
یا چندین روستا با نام « دیزه Dizə» وجود دارد که طبق نوشته ی کاشغری در ترکی به معنی « یئر-اوجا یئر» یعنی تپه است.و همینطور در نقاط دیگر آذربایجان جاهای بسیاری با همین نام وجود دارند.

روستایی به نام Dangir-a-lu دانقیرآ - لو یا دانقارا -لو جالب توجه است. این کلمه بی شباهت به di(n)gir در سومری نیست. به معنی آسمان- خدا و الاهه-روشن و براق . اگر این کلمه باستانی باشد و با سومری خویشاوند -اصولا معنای آن میتواند«با خدا» یا معتقد به خدا باشد.
دانقیر یا دانگیر: دانگیر-تانگیر -تانیر-تانری.
لو در ترکی تقریبا معنای اهل-منسوب را دارد.
dan و tan را در ترکی امروز داریم که به معنی سپیده دم-سپیده ی سحر است- اشاره به روشنی و روشنایی.
دان آتماق سپیده دمیدن. دان اولدوزو = ستاره ی بامدادی.
در ترکی تبدیل د-ت- بهم قانونمند است. کت=کد= ده . یا قد=قت=قند.
«دان-قارا » ممکن است اشاره به هوای «تاریک -روش» صبحگاهی باشد. که در این صورت کلمه ای ترکی ست.

روستایی به نام çon -qara-lu «چون قارا لو» هم داریم. که با لهجه ی مخصوصی از ترکی حرف میزنند.
چون، احتمالا= چئون çön است. یعنی از چؤنمک =تبدیل شدن-برگشتن. çon -qara با این حساب به «سیاسی تبدیل شده»یا
«سیاهی زده شده یا سیاهی زدن». یا مانند سیاهی به نظر آمدن.
لهجه ی ترکی چون قارالو ی یکان :
?qağa , nəmə elləy - آقا چکار میکند؟
?haydan gəliyəy از کجا میاید؟
?haya gediyəy به کجا میرود؟

Aran
در ترکی آذربایجان =دشت و جلگه ایکه هوایش در زمستان گرم و در تابستان معتدل است. و شکار گاه نیز هست. (فرهنگ بهزادی)