عجب اوضاع شير تو شيري است،
يكي مي خواهد ثابت كند،زبان تركي با زبان آذري يا آزري فرق مي كند، يكي مي خواهد با اصرار ثابت كند ،كه فرق نمي كند، آن طرفي تاريخ را به مدد مي گيرد و اين طرفي نيز هم. آن طرفي مي كشد، اين طرفي نيز هم، حاصل تكه و پاره شدن است، تكه و پاره شدن از كلام آغاز وبه توهين وافترا كشيده مي شود، آن طرفي شونيست ترك مي گويد اين طرفي شونيست فارس،وتسلسل اين رشته همچنان ادامه دارد،
آنچه اما براي من مهم است ،نه زباني است كه با آن تكلم مي كنيم ،بلكه فرهنگ و سنني و هويتي است كه وراي زبان به آن تعلق داريم، انتقال اين فرهنگ ،اين سَنَن،اين هويت به هر زباني و به هر لهجه اي امكان دارد، اين فرهنگ ،اين سنن و اين هويت را هم مي شود به زبان اشاره انتقال داد، يا حتي به هر زبان مسلط ديگري كه فرد دارد، اعتبار هر زبان به تسلطي است كه آدمي به زواياي پيدا و نهان آن دارد،
وظيفه و كاركرد زبان تنها انتقال انديشه است،
اگر كساني غير از اين مي انديشند، آن حديث ديگري است،
انگشتان و دستان پر قدرتتان را به سمت رژيمي نشان دهيد كه نه تنها زبان، كه تاريخ ، فرهنگ ،سنن ،اخلاق ، اقتصاد، محيط زيست و تمامي هست و نيست ما را تا نابودي كامل نشانه رفته است،
خداوندان وقيع زر و زور وقدرت از دور دست به ما مي خندد ،