معنای ایران پیش از صفویان
Anonymous
معنای ایران پیش از صفویان هنوز موضوع بحث و پژوهش ایرانشناسان است.واژۀ انیران به معنای بیدینان است. «اِر» واژهای پهلوی است و معنای آن «مؤمن» است. «اِران»، صورت جمع آن است. در پهلوی پیشوند «اَ» و «اَن»، چنان که در یونانی و سانسکریت، پیشوند نفی است. در نتیجه، «اَنِران» یعنی بیدینان. به گفتۀ ملا فیروز موبد موبدان زرتشتیان هند در قرن هیجده، شاه اِران و انِران یعنی شاه مؤمنان و بیدینان یا شاه پرشیا و ملتهای دیگر. مؤمنان زرتشتیاناند و بیدینان غیرزرتشتیان. تعبیر دینی ایران و انیران در شاهنامه نیز آمده است. بر پایۀ این تعبیر باید بپذیریم که واژۀ ایران سپس معنای قومی و سرزمینی یافته است. نگاه کنید به تاریخ پرشیا نوشتۀ سرجان ملکم.
در امپراتوری ساسانی مانند امپراتوریهای کهن دیگر، عامۀ مردم را با بستگیهای دینیشان مشخص میکردند. چنان که در امپراتوری عثمانی ملت اسلام دربرگیرندۀ همۀ مسلمانان جدا از بستگیهای قومی و زبانیشان بود. به ارتدوکسها نیز ملت روم میگفتند. بنابراین، معنای دینی دو واژۀ ایران و انیران در زمان ساسانیان پذیرفتنیتر از همۀ معناهای دیگر است. ایران یعنی مؤمنان به زرتشتیان گفته می شد که شامل قبایلی از عرب نیز بود.