رازی گرامی،
من در اورمیه به دنیا آمده و دوران جوانیام را گذراندهام. شهری زیبا که تنوع فرهنگی، آن را زیباتر میساخت. دوستان کرد و ارمنی و آشوری زیادی داشتم و با فرهنگ و زبان آنها آشنا بودم. و همین هم به زیبایی زندگی من میافزود.
وقتی وارد ایرانگلوبال شدم، آرزوی من این بود که بتوانیم اینجا را هم به مکانی مانند اورمیه تبدیل کنیم. ولی متاسفانه امروز میبینم که در این راه موفق نبودهایم. درست برعکس، ایرانگلوبال، در کنار نکات بسیار مثبتی که از نظر انتشار تنوع نظرات سیاسی و ایدئولوژیک و آزادی بیان عقاید که در آن دیده میشود، مکانی شده است برای جنگهای قومی و ملی و "نژادی" و تباری و نفرت و کینه!
راستی چگونه میشود در این میدان، که خود جزو فراهم آوردندگان آن هستیم، هم منفعل نشد و هم آلت دست نژادپرستان قرار نگرفت؟
نگاهی به مطالب منتشر شده همین چند ماه گذشته بکنید.
ضوابط سایت میگوید که منتشر کننده مسؤل است. آیا تا به حال دیدهاید که منتشر کنندهای پاسخگو بوده باشد؟ من که ندیدهام. حداکثر حرفی که شنیدهایم این است که منتشر کننده میتواند موافق محتوای مقاله نباشد.
زمانی که مقالهای به سایت رسیده و یکی از همکاران آن را منتشر میکند، این استدلال برایم قابل فهم و پذیرش است ولی زمانی که این همکار خودش میگردد و مقالهای را از آرشیوهای سالها پیش بیرون میکشد و منتشر میکند، این استدلال برای من قابل پذیرش نیست زیرا آشکارا هدفی پشت آن خوابیده است. این هدف چیست؟ روشنگری؟ ایجاد بحث؟ و یا هدفی سیاسی پشت آن است؟
کاری هم ندارم که انتشار این مطالب به بهانه "ایران دوستی" انجام میگیرد و یا "حفظ هویت".
متاسفانه اکثر این مطالب روشنگر نیستند. وقتی اثری تحقیقی در مورد زبان یک منطقه، به این نتیجه سیاسی میرسد که مردم آن منطقه باید به اصل خود برگردند! یا مقالهای به من میگوید که از بدو پیدایش عالم و آدم ما این بودیم و همه باید مانند ما شوند، به نظر من این دیگر اثر تحقیقی نیست بلکه یک مقاله نژادپرستانه است ناب است. حالا منتشر کننده آن هزار بار قسم بخورد که نژادپرست نیست!
نتیجه نشر این مطالب چیست؟ تا آنجا که من توانستهام دنبال کنم، نتیجهاش تنها و تنها ایجاد نفرت و کینه و مسخ خواستههای به حق و انسانی بوده است.
عدهای در مقابل این مقالات و مطالب، عنان از کف میدهند و به فحاشی روی میآورند. آیا در این محیط میتوان به گفتگویی سالم پرداخت؟
شما خود بارها شاهد بحث در مورد کامنتها بودهاید و در آنها شرکت داشتهاید. اگر بگوییم که این نفرتپراکنیها را منتشر نکنید، میشویم سانسورچی و مخالف آزادی بیان.
راستی در این میان تکلیف مسؤل کامنتها چیست؟
من شاهد بودهام که وقتی کامنتی منتشر نمیشود، تلفنها به کار میافتند و نامهها نوشته میشوند و اتهامات است که در آنها و یا در کامنتها، بار مسؤل کامنتها میشوند. فشار است که بر او وارد میشود.
حالا اگر همه چیز را ول کند و برود، انفعال پیشه کرده است و اگر نرود، آلت دست نژادپرستان شده است!
راستی چگونه میتوان به هر صورتی، همکار سایتی بود که گوشهای از آن میدان جنگهای نژادپرستانه است و آلت دست نژادپرستان نشد؟