دنباله کامنت :
۹- نوشتید :
«دیروز مردمانی خواستند که زبانشان به رسمیت شناخته شود و بتوانند زبانشان را آموزش ببینند. این خواست به حق، ابتدا نادیده گرفته شد و بعد از آن شدیدا سرکوب شد.»
لطفاً بفرمائید ، این « مردم» چه کسانی هستند و شما (که همچون من ، آواره ی غربت هستید) از کجا به خواست این مردم پی برده اید؟ به علاوه، این سرکوب ، کِی و در کجا رخ داد؟
دوست گرامی ، همه ی دعواها ، سر ِ لحاف ِ ملا نصرالدین ِروشنفکربازی ِ جمعی متوهم ِ خودخواهِ از خلقِ خدا بیخبر است، نه زبان مادری . تا دیروز، « رفقا» ، از « مدینه فاضله و میهن سوسیالیستی و جهان وطنی » ، یک وجب پایینتر نمی آمدند. امروز ( با برچیده شدن آن بساط و تغییر مد روشنفکری) ناگهان ، زبان مادری ِ مردم مصیبت زده (که شام شب بر سر ِ سفره شان نیست) بهانه ی « روشنفکر بازی » های جمعی آدم پر مدعایِ بیسواد ِ بعضاً خود فروخته شده اند.
بدیهی است که من ، سخنگوی رژیم اسلامی نیستم . اما ، اخیراً ، در خبری خوشحال کننده خواندم ، که دولت ، تدریجاً موانع را از سر راه معضل آموزش زبان مادری بر میدارد. تا باز، چه بهانه ای ،عَلَم عثمان ِ بعضی عناصر شبهه روشنفکر شود! عنوان خبر چنین است:
« انتشار کتاب درسی زبان کُردی، الگویی برای آموزش زبان مادری» . این هم لینگ خبر :
http://www.bbc.com/persian/iran/2015/04/150406_l44_kurdish_language_textbook
۱۰- نوشتید :مردم ، «امروز خواستههایشان را رادیکالتر کردهاند و خواستار آموزش به زبان مادری هستند. باز سرکوب میشوند. فردا خواستار جدایی خواهند شد. در این شکی نداشته باشیم. این یک روند طبیعی است، هرچند که با آن موافق نباشیم.»
دوست گرامی! هوس ها و سرگرمی های سیاسی خود را به حساب مردم نگذارید. دنیا و نیکبختی مردم را هم ، در « زبان مادری» خلاصه نکنید. انسانیت، معنایی بس وسیعتر از این حرف ها دارد. چشمتان که خوشبختانه باز است، چشم بصیرت تان را کمی باز کنید . داعش در همین نزدیکی هاست !