Skip to main content

دوستان... اولین اپرا نه در

دوستان... اولین اپرا نه در
lachin

دوستان... اولین اپرا نه در آزربایجان بلکه در« شرق» همانطوری که کاربر گرامی (( حمید)) اشاره کردند, اپرای « لیلی و مجنون» است که در سال 1908 به وسیله « اوزئیر حاجی بیگف » نوشته شده است. ایشان دومین اپرا را که بنام « شیخ صنعان» معروف است در سال 1909 و اپرای « رستم و سهراب» را در 1910 نوشته اند . اپرای « اصلی کرم و اپرای شاه عباس و خورشید بانو » هر دو در سال 1912 و اپرای « هارون و لیلی» در سال 1915 را نوشت... و اما چرا؟؟..اوزئیر جاجی بیگف در سنین نوجوانی 13 ساله گی) یعنی در سالهای1898 در قسمت (( کر)) آواز های لیلی مجنون که در روی صحنه به وسیله ( جابّار قار یاغدی اوغلی و عبدالرحیم حق وردی اف) تنظیم و به صورت موغام خوانده میشد شرکت میکرد. چون آن فرهنگ ( اپرای اروپائی) هنوز در فرهنگ آرزبایجانی ها رشد نیافته بود و تمام موسیقی در محور ( موغامات آزربایجانی) می

چرخید, تمام اپراهای ذکر شده در بالا همه در دریف « موغام » نوشته شده است. اپرای « لیلی مجنون » نه تنها در ردیف موغام نوشته شده است بلکه چند قسمت از این اپرا را جاجی بیگف قصدآ در متن ( ریتم های سینه زنی و نوحه خوانی) ترتیب داده تا یک بعد ( مذهبی ) هم به این قطعه بدهد تا مذهبیون فاناتیکی آن دوران را هم تا اندازهای راضی نگه دارد. ولی همانطور که تاریخ نشان داد چون ( بازیگر و یا خواننده زن) هنوز حق آمدن به روی صحنه در آن سالها را نداشت, در اولین گشایش این اپرا « مردی» که لباس زن پوشیده بود و در نقش لیلی بازی میکرد به وسیله مذهبیون افراطی کشته شد. یکی از شاهکارهای این موسیقدان که به جرات میتوان گفت ستاره درخشانی در فرهنگ و مدنیّت آزربایجان را بازی میکند , همان اپرای « کور اوغلو» است. در اینجا جا دارد که یادی از دوست عزیز (( یونس.........)) در سالهای دبیرستانیم را در تبریز بکنم که به کمک ایشان بیش از 6 ماه طول کشید تا این اپرای حماسه ای را با چندین بار صبرانه گوش بکنیم وبتوانیم تمام متن را نوشته و در بین دوستان و آشنایان در دوران خفقان رستاخیزی پخش بکنیم. متاسفانه دوستم یونس, بیشترین جریمه را برای این کار داد و به این خاطر روزی ماموران «ساواک» وارد دبیرستان شدند و ایشان را که در کلاس یازدهم دبیرستان بودیم برای سربازی اجباری به پادگان عجب شیر فرستاند. طولی نکشید که من هم در یکی از پادگان های همان اطراف بهش پیوسته و با چندین تن از دانشجویان اخراجی که همه (( ممنون الاسلحه )) بودیم , از مرز بوم دفاع میکردیم....