در این شکی نیست که توهین و

مردم آذربایجان گذشته از تأثیر ناچیز آنها در جنبش انقلاب مشروطیّت، تا کنون در جنبشها و پروسه های دمکراتیک قانونمند، حتّی در جنبش سبز در ایران مشارکت نکرده و نخواهند کرد، پیشوایان چپ و راست این مردم در شکل گیری انقلاب اسلامی 57 سهم بسزایی را داشته اند و در حفظ و پایداری این نظم واپسگرا در پوششها و در اشکال مختلف مشغولند، این مردم خواهان دمکراسی نبوده و نیستند.
بدون شک برنامه ای که در شبکه های رسانه ای جمهوری اسلامی بخش شده است، برنامه ریزی شده از سوی وزارت ارشاد و از سوی وزارت اطلاعات، تحت رهبری سران نظام اسلامی است.از بخش چنین توهین و برنامه های قومی، فقط و فقط دو جبهه سود میبرند
1- جبههء اوّل نظام جمهوری اسلامی است که با تفرقه افکنی و ترساندن ایرانیان از تجزیه طلبی و فروپاشی ملّی، خود را ناجی و عامل حفظ تمامیّت ارضی کشور بخورد ساده باوران دهد. از طرفی دیگر به مردم آذربایجان بفهماند که رژیم اسلامی همچنان در خدمت آنها و در خدمت منافع ترک تباری است، تا همچنان مردم آذربایجان از تخت و تاج علی خامنه ای حمایت کنند. شاهرگ سیاست و اقتصاد نظام اسلامی در دست مردم آذربایجان بوده و هست
2- جبههء دیگر مردم آذربایجان است که به نشانهء اعتراض، اقتدار گرایی قومی خود را به نمایش بگذارد، که ما هم در آسمان و زمین ایران وزنه ای هستیم، تا آنجا که رژیم در مقابل آنها کوتاه می آید و با دادن امتیازات سیاسی، بر اقتدارگرایی قومی آنها مُهر تأیید میزند. هم سیاستهای رژیم اسلامی ارتجاعی است، و هم جنبشهای آتش جرقه ای مردم آذربایجان غیر دمکراتیک و بی ساختار میباشد، که هر دو جبهه دوران گذار به دمکراسی را در ایران سد کرده و خواهند کرد. نتیجهء چنین حکومتهایی و چنین جبشهایی با این فرهنگ و ترکیب به دمکراسی ختم نخواهد شد، و با آن فاصلهء بسیار دارد.
علی خامنه ای و مردم آذربایجان برای حفظ نظام اسلامی هماهنگ در ایران موج آفرینی و بحران آفرینی میکنند،و در نهایت خود قهرمانانه بر این موج ها سوار میشوند. فروپاشی نظام اسلامی در ایران پایان اقتدارگرایی قوم و قبیله ای مردم تُرک آذربایجان خواهد بود.