Skip to main content

جناب آقای بهزاد کریمی،

جناب آقای بهزاد کریمی،
ناصر کرمی

جناب آقای بهزاد کریمی،.... شما سوسیالیستها، کمونیست ها، و روشنفکران، و پیشتازان، و پیشوایان قوم تُرک آذری، وقتی هم تباران شما به تاریخ، به زبان، و به نمادهای ملّی ایرانیان، به جغرافیای ایران توهین و تجاوز میکنند، خود را پنهان میکنید و از روزنه ها سَرَک میکشید و برای قومگرایان افراطی هم تبار خویش گاه دست هم میزیند، و در واقع در خط جبههء اوّل آنها قرار دارید امّا در جایگاه و در پایگاه دیگری، ولی با کوچکترین شوخی و سخن بی منظور نسبت به قوم خویش را بر نمی تابید و دست به قلم می برید، و برای ایرانیان کلاس درس دمکراسی باز میکنید. چه خوب هست که خود شما به اصول و مبانی دمکراسی پای بند باشید و در ثانی این درس دمکراسی و احترام به ارزشهای پلورالیستی خود را به هم تباران خود یاد دهید.

آقای کریمی گرامی دیدگاه شما نسبت به مسائل قومی و ملّی در ایران را بارها گفته اید و نوشته اید که:
1- ملّتها یعنی ناسونالیسم پیروز
2- ناسیونالیسمِ قومیِ در حال خیزش
3- ناسیونالیسمِ قومیِ هنوز بیدار نشده
که شما مورد اوّل ( ناسیونالیسم پیروز) را ارتجاعی و مورد دوّم و سوّم را انقلابی دانسته و میدانید.
شما هنوز باور ندارید که در ایران طبق پروسهءِ سرمایه داری، "ملّت دولت" و یا ملّتی بنام ایرانیان از همان آغاز انقلاب مشروطه شکل گرفته است، که مخرج مشترک این ملّت از همهء اقوام و از طبقات مختلف، قومی و نژادی، و جغرافیایی ایران شکل گرفته است. شما و امثال شما چرخ دوران تکاملی را به عقب باز میگردانید، چرا که شما منافع قومی خود را فقط در عصر قرون وسطی و در دوران فئودالیتهءِ قومی جستجو میکیند.
شما بطور شفاف و روشن شکل گیری ملّت در ایران را انکار میکنید، در نتیجه، به جنبش و در واقع به بحران، ناسیونالیسم قومی در حال خیزش و به ناسیونالیسم قومیِ کور هنوز بیدار نشده دامن زده و میزنید،
شما و امثال شما نیروی محرکهء جنبشهای کور قومی و غیر دمکراتیک در ایران بوده و هستید و دوران گذار را چه در دیدگاه مارکسیستی و سوسیالیسم، چه در جهان بینی سرمایه داری، و چه در لیبرال دمکراسی و سوسیال دمکراسی سد کرده و میکنید ، لطفأ دیگر از دمکراسی و از تئوریهای دمکراسی و از ساختارهای مدرن حکومت داری و از حقوق بشر و از فرهنگ پلورالیستی مدرن صحبتی به میان نیاورید.