Skip to main content

دوست گرامی ما حسن جداری می

دوست گرامی ما حسن جداری می
تبریزی

دوست گرامی ما حسن جداری می گوید: ( ..... تبریزی ..... که ماسک مارکسیسم بر چهره زده ..... ابتدائی ترین مسائل را در زمینه موضع گیری کمونیست ها در مورد مقوله ملی و ستم ملی در یک کشور چند ملیتی بلد نیست! ..... ) دوست گرامی، چرا بلد نیستم؟ نخست آن که واژه های ملی، ملت، ملل، ملیت چندین معنای گوناگون و وارونه باهم دارند که در نوشتاری در این لینک در این باره بررسی شده است http://iranglobal.info/node/17981 اما اگر ما (ستم ملی) را برابر با (ستم ناسیونالیستی) بدانیم در همه جهان سوسیالیست ها، کمونیست ها، مارکسیست ها و چپ گراها نه تنها خواستار ریشه کن شدن ستم ناسیونالیستی هستند بلکه خواستار ریشه کن شدن ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و مرزپرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی در سرتاسر جهان هستند! چون سوسیالیست ها باورمند به تک میهنی (اینترناسیونالیسم) ...

..... هستند و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی در میان سوسیالیست ها جائی ندارند! و اما بپردازم به ستم ناسیونالیستی و این که ستم ناسیونالیستی در کجای جهان دیده شده است؟ ستم ناسیونالیستی هنگامی در یک سرزمین دیده می شود که در آن سرزمین یک رژیم ناسیونالیست بر سر کار باشد و بدون بر سر کار بودن یک رژیم ناسیونالیست در یک سرزمین سخن گفتن از ستم ناسیونالیستی در آن سرزمین بیهوده است! نمونه ای از سرزمین هائی که در آنها ستم ناسیونالیستی دیده می شد کشور آفریقای جنوبی هنگام فرمانروائی رژیم نژادپرست در آن سرزمین و یا کشور رودزیای پیشین بود که در این کشورها سیاهپوستان دچار نابرابری نژادپرستانه برخاسته از پندارهای ناسیونالیستی و ستم ناسیونالیستی بودند! رژیم هائی مانند رژیم شوونیست ناپلئون بناپارت در فرانسه، رژیم پان ژرمن کایزر ویلهلم دوم در آلمان، رژیم فاشیست بنیتو موسولینی در ایتالیا، رژیم نازی آدولف هیتلر در آلمان، رژیم پان عرب صدام حسین در عراق، رژیم پان سرب اسلوبودان میلوشوویچ در یوگوسلاوی و ..... هنگامی که بر سر کار بودند مردم را نیز گرفتار ستم ناسیونالیستی کرده بودند چون رژیم هائی ناسیونالیست بودند! اما در ایران چیزی به نام ستم ملی یا ستم ناسیونالیستی یافت نمی شود! چرا؟ چون رژیم ایران یک رژیم ناسیونالیست نیست و یک رژیم باورداشتی (ایدئولوژیک) است و ایدئولوژی آن نیز تشیع است! و این چنین نیست که هر رژیمی که کارنامه ننگینی دارد حتما باید ناسیونالیست باشد! رژیم فرانکو در اسپانیا، رژیم تروخیلو در دومینیکن، رژیم پینوشه در شیلی، رژیم مارکوس در فیلیپین، رژیم طالبان در افغانستان و ..... هیچکدام ناسیونالیست نبودند اما کردارهای ننگین آنها از یادها نخواهند رفت و رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه در ایران نیز که ددمنشی ها و گندکاری های آن روی تاریخ را سیاه کرده اند یک رژیم ناسیونالیست نیست! از این روی سخن گفتن از ستم ملی یا ستم ناسیونالیستی در سرزمینی به نام ایران بی جاست و با فلسفه بافی و داستان سرائی و دلیل تراشی نیز نمی توان رژیمی را که ناسیونالیست نیست ناسیونالیست نامید و سپس به سود پان های رنگارنگ ناسیونالیستی سخن گفت! همچنان که رژیم سرنگون شده طالبان در افغانستان را با بهانه تراشی و داستان پردازی های ناسیونالیستی نمی توان رژیم فاشیست فارس افغانستان و یا رژیم شوونیست ترک افغانستان نامید و همچنان که رژیم طالبان در افغانستان یک رژیم ناسیونالیست نبود رژیم آخوندی در ایران نیز با دلیل تراشی و فلسفه بافی یک رژیم ناسیونالیست نمی شود! سخن کوتاه، به جز پان نامه های کسانی مانند ناسیونالیست های پان آریا و پان ترک و شعر و شعارهای ناسیونالیستی در هیچ کجای ایران چیزی به نام ستم ملی یا ستم ناسیونالیستی یافت نمی شود! ********** دوست گرامی ما حسن جداری می گوید: ( ..... در ایران چند ملیتی در حدود یک قرن است که زبان فارسی زبان رسمی اعلام گردیده و در مدارس ملت های غیر فارس این زبان به جای زبان بومی زبان تدریس تعیین شده است! ..... ) یعنی از سال ۱۲۹٤ یا یک قرن پیش دبستان های کسانی که فارس زبان نیستند با زبان فارسی کار می کنند! پس پیش از سال ۱۲۹٤ هزاران دبستان با زبان های بومی و زبان های ترکی و کردی و عربی و گیلکی و بلوچی و لری و ..... کار می کردند و از صد سال پیش یعنی از سال ۱۲۹٤ این دبستان ها ناچار شدند با زبان فارسی کار کنند! اما آیا این چنین است که آقای حسن جداری می گوید؟ همه می دانند که زبان دری که به نادرست زبان فارسی نامیده می شود هزار سال است که زبان کاربردی همه ایرانیان است و کاربرد آن به صد سال پیش بازنمی گردد و این سخن که کاربرد زبان فارسی از صد سال پیش آغاز شده است دروغی است که مرغ پخته را هم در تنور می خنداند! ********** دوست گرامی ما حسن جداری .....