Skip to main content

دوست گرامی، بهنام چنگائی، نام

دوست گرامی، بهنام چنگائی، نام
تبریزی

دوست گرامی، بهنام چنگائی، نام نوشتار شما (کندن فتیله شوونیسم) است، اما شوونیسم چیست؟ شوونیسم یکی از گونه های ناسیونالیسم است، همچنان که فاشیسم نیز یکی از گونه های ناسیونالیسم است، پس بهتر است ما به جای کندن فتیله شوونیسم به کندن ریشه ناسیونالیسم در سرتاسر جهان بیندیشیم! تا زمانی که ناسیونالیسم از سرتاسر جهان ریشه کن نشده است رسیدن به سوسیالیسم ناشدنی است چرا که ما حتی اگر از نگر مارکسیسم کهن و کلاسیک و دیدگاه های کسانی مانند کارل هاینریش مارکس و ولادیمیر ایلیچ اولیانوف (لنین) به بررسی ناسیونالیسم در چهره های گوناگون آن در جهان کنونی بپردازیم خواهیم دید که ناسیونالیسم ابزار کار بورژوازی و سرمایه داری در جهان کنونی بوده و سودبر ناسیونالیسم در جهان کنونی زرسالاران و سرمایه داران هستند و هرگز به کارگران و دهقانان و رنجبران سودی از ناسیونالیسم و پندارهای ناسیونالیستی نمی رسد! و شما اگر .....

..... تیپولوژی و ویژگی های ناسیونالیست ها را بررسی کنید خواهید دید که هرگز کارگران و رنجبران در گروه ناسیونالیست ها جای ندارند چرا که پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی برای کارگران و رنجبران گرسنه آب و نان نمی شوند! کارگران و دهقانان و رنجبران دردمند و درمانده میهنی را که زرسالاران و سرمایه داران از آن سخن می گویند ندارند و همه جای جهان برای آنها میهن است! آنها هر جا که باشند تنها چیزی را که برای فروش دارند نیروی کارشان است که با بهائی بسیار کمتر از ارزش راستین آن می فروشند و جیب زرسالاران را پر می کنند! کارگران و برزگران و رنجبران تنها یک میهن دارند، میهنی به نام کره زمین! با این روال به سادگی می توان دریافت که چرا ناسیونالیست های وابسته به بورژوازی و سرمایه داری درباره چیزهائی مانند گرسنگی و بیماری و بیکاری و بی پولی هیچ نمی نویسند و فهم این چیزها برای آنها ناشدنی است چون چنین کسانی برای وابستگی به بورژوازی از بس خورده و نوشیده اند که از سیری دارند می ترکند! برای نمونه شما نگاه کنید به ناسیونالیست های تارنمای ایران گلوبال و نوشته هایشان! ناسیونالیست های تارنمای ایران گلوبال از آریاپرست گرفته تا پان ترک هرگز درباره رنج ها و تیره روزی های فراوانی که کارگران و دهقانان ایرانی گرفتار آنها هستند چیزی نمی نویسند! چرا؟ چون ناسیونالیست ها با کارگران و دهقانان در یک گروه جای ندارند! آیا تا کنون دیده شده است که کلنجار ذهنی یک کارگر ایرانی بودن یا نبودن از نژاد آریائی و داشتن خون پاک و اهورائی آریائی باشد؟ و آیا تا کنون دیده شده است که کارگران و رنجبرانی که از بام تا شام کار می کنند به جای نان بربری به زبان مادری بیندیشند؟ چنین سخنانی در پان نامه های ناسیونالیست های میلیاردرزاده مفت خور پان ترک و آریاپرست دیده می شوند نه گفته ها و نوشته های کسانی مانند افشین اسانلو و شاهرخ زمانی و بهنام ابراهیم زاده و محمد جراحی و جعفر عظیم زاده و ..... ********* در برابر ناسیونالیست های وابسته به سرمایه داری و بورژوازی سوسیالیست ها دو برخورد دارند، یکی برخورد سوسیالیست های نیک آئین است که بی هیچ پرده پوشی خواستار از میان رفتن ناسیونالیسم و پان های رنگارنگ نه تنها در ایران بلکه در سرتاسر جهان و رسیدن به آرمان والای سوسیالیسم که تک میهنی (اینترناسیونالیسم) می باشد هستند، دیگری برخورد سوسیالیست هائی است که در برابر ناسیونالیست ها یکی به نعل و یکی به میخ می زنند و می خواهند نه سیخ بسوزد نه کباب! بی آن که بدانند با روشی که در پیش گرفته اند سرانجام هم سیخ خواهد سوخت و هم کباب! چنین کسانی چپ های پوپولیست نام دارند و بدبختانه شماره آنها کم نیست! البته حساب ناسیونالیست های چپ نما از این دو گروه جداست! همان ناسیونالیست های چپ نمائی که برای مردم فریبی واژه های کارگر و دهقان و رنجبر و ..... را با چند گفتاورد از مارکس و لنین در گفته ها و نوشته هایشان درمی آمیزند تا مردم فریبی کنند! ********** در این میان رژیم ولایت فقیه نیز که از یک سو ساختار آن برپایه سرمایه داری است و از سوی دیگر توان کشورداری با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی را ندارد برای آن که از گیر افتادن در گرداب های مرگبار خود را برهاند نیازمند به راه انداختن هیاهو برای سرگرم کردن مردم است و اگر این رژیم دوزخی نتواند با چیزهائی مانند فوتبال مردم را سرگرم کند کسی را وامی دارد که به ترک ها یا بوم های دیگر توهین کند و در سایه هیاهو گندکاری های بی شمارش را کمرنگ کرده و سرنگون نشود! و کاری که من و شما و دلسوزان باید به انجام برسانیم آگاه کردن مردم به ویژه جوانان کم سن و سال و ساده دل است تا ترفند رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه ناکار شود!