بله، نقد منطقی فرهنگ دینی

و چه در جهان مدرن به بردگی روحی و جسمی گرفته است.
چاره ای جز کار و تلاش مدنی نیست.
با حرکات خشونت آمیز و جنگ و کشتار درد فرهنگ و بعد سیاست ، و بعد اقتصاد، همزیستی، امنیت ، حد اقل زندگی انسانی، حاصل نمی شود.
مشکل و مادر مشکلات همانا فرهنگی ست.
-------
پیش از انقلاب -سال 55- در یک نمایشگاه نقاشی، در ایران ، خانم محجبه ای ، عکس چند لوله ها را نشان میداد و میگفت:
« اینکه لوله ها در اول تصویر کلفت است و رفته رفته باریک شده معنی اش آن است که نفت ما زیاد است ، اما سهم ما از آن کم و همین قسمت باریک می باشد.»
گفتم خانم اینکه لوله ها در اول تصویر کلفت است و در دور باریک ، زاویه ی دید طبیعی انسان است، چه ربطی به کمی زیادی نفت دارد؟ »
و در 57 این فرهنگ حکومت را به دست گرفت.
-----------
یا اکنون بعد از 30 و چند سال -در قسمت به اصطلاح سکولارش آقا آمده اسم اش را « اردوغان» انتخاب کرده برای من کامنت گذاشته. می بینم این آدم
فاقد فرهنگ انتخاب اسم است. و فاقد فرهنگ دیالوگ. اما میخواهد مسایل ایران و همسایه و جهان را حل کند. چه باید کرد؟
یا میایند اسم خود را « به ائلیار» انتخاب میکنند. یا مقاله میگذارند با نامهای مختلف میایند از کار خودشان « تعریف و تمجید» میکنند.یعنی مثلا «آگاه سازی» میکنند.
این همان فرهنگ خانم محجبه است تنها فرم اش عوض شده.
آیا با این فرهنگ میتوان مشکل « تبعیض و عدالت اجتماعی - دموکراسی و حق تعیین سرنوشت» را حل کرد؟ روشن است که نه!
جامعه ایکه صاحب این فرهنگ است لیاقتش همان حکومت آخوند است. از کوزه همان تراود که در اوست. این فرهنگ خالق داعش ایرانی ست و نمی تواند خالق دموکراسی و آزادی و برابری باشد. هنوز دست راست و چپ اش را نمی شناسد.
قربان انسانهای نئاندرتال بروم که حد اقل دست راست و چپشان را می شناختند.
---------
یاد پیر مردان آذربایجان بخیر که میگفتند:« بالا نقدر اؤلچوره م-بیچیره م آخیری گنه جوجنک cucənək اولور»
هرچه ورانداز میکنم آخرش تنگ میاید.( جوجنک میشود)
--------
آنچه بر ماست ، از عقب ماندگی فرهنگی ماست.