هر چند من مخالف مقایسه هستم ولی گاهی برای بهتر فهمیدن داستان نیاز به مقایسه بیشتر میشود. در حزبها وسازمانهای سیاسی غرب و همین طور در احزاب سنتی کشورمان ایران مخالفت با برنامه حزب و یا سازمان کاری عادی و و خارج از عرف نیست و هر کسی میتواند از حزبی بیرون و به ان انتقاد داشته باشد ولی منتقد هر گز مورد هتاکی و تهدید و ضرب و شتم و تهدید به قتل و گشته نمیشود. در سایت افتاب کاران که به ماست مالی جنایات رجوی در هر زمینه مشغول است به این نوشته پر از نفرت غلامان رجوی برخورد کردم. اولین پرسش من این بود اگر رجوی به قدرت برسد همه منتقدین را اعدام نخواهد کرد ؟ با سکوت و نگاهی به گذشته تروریستی رجوی و سازمان قزلباش او گفتم اری همه مخالفان رجوی از خودی و بیگانه پول پوت وار هزار هزار گشته خواهند شد. مانیفست مجاهدین انقلابی را بخوانیم (
در برابر اينان بايد از كليت وزارت اطلاعات «اعادة حيثيت» كرد. اينان در واقع حرفهاي «گنديده ترين جناح وزارت اطلاعات» را غرغره مي كنند. و در هر برخورد به نوشته هاي اينان آدمي فقط تهوع دست مي دهد. هرچند بي مايگاني «نرم تن»، آنان را «مؤدب و موقر» بخوانند. و آن «كوتولة سياسي» كه رسالت سنگين توليد و صدور عفونت را به عهده گرفته مولوي و ايرج ميرزا و يغما را قياس كار خود بگيرد. و دريغ كه اگر چنين باشد ناگزير بايد با چراغ، گرد شهر، در جستجوي چاقوكشان «جمشيد»، سابق و اتاقهاي بازجويي اوين، بگرديم و دخيل آموزش «ادب» به آنان ببنديم. سردسته شان ، تشنه به خون تر از هميشه، «اكبر خوشكوش» و «اسي تيغ زن» را خوب مي شناسد. بنابراين لازم نيست مولوي و ايرج و يغما را بيالايند. مي توانند آدرس «اكبر آقا» و «اسي تيغ زن» را از اين عصارة هفت خط بلاهت و كينه بگيرند و به سراغش بروند. يقين داشته باشند كه درسهاي بسيار آموزنده اي از فرهنگي را كه مورد نظرشان است به آنها خواهد آموخت.
گفته اند در جهنم برخي افراد كه وارد مي شوند جهنميان فرياد برمي آورند و با سرعت سرود الفرار مي خوانند. شايد هم اگر اين حضرات مدعي «سياست» و «فرهنگ» به «اكبر آقا» و «اسي تيغ زن» مراجعه كنند آن بندگان ملعون خدا، آخر عمري، مجبور به فرار شوند!)