جناب آقای اردبیلی، همانطور که جنابعالی نیز بعنوان یک تحلیل گر سیاسی و فرد آگاه به مسائل، به عینه مستحضرید، راسیسم نژادی فارس، و نمایندگان فکری آن، پان ایرانیسم، پانفارسیم و مخصوصا دیدگاه فارس پرستی، به چنین جریانات فکری اجازه نمیدهد، حقوق بشر را خارج از دیدگاه خود معنا کنند. اینان فکر میکنند، دفاع از حقوق بشر، فقط دفاع از حقوق فارسهاست. در صورتیکه دفاع از حقوق بشر دفاع از حقوق تمامی انسانهاست. در واقع دفاع از حقوق بشر، بمعنای دفاع از حقوق تمامی انسانهای کره زمین صرفنظر از زبان و تبار و سرزمین آنان است. حقوق بشر را نمی توان در چارچوب تنگ جامعه فارس زندانی کرد. دیدگاهی که با چنین جنبه فکری محدود، و دگم، با حقوق بشر برخورد میکند، از روشنفکران چنین جامعه ای انتظاری بیش از این نمی توان داشت. پر واضح است، تفکری که بحقوق بشر ارزشی قائل نباشد، هرگز نمی تواند از حقوق زنان آذربایجان
جناب آقای اردبیلی، همانطور که
جناب آقای اردبیلی، همانطور که
Anonymous
حمایت کند. در واقع معضل اصلی این نگرش ریشه در بتن فکری آنان است، تفکر باطلی که ملل غیرفارس جغرافیای موسوم به ایران را انسانهای درجه سه بحساب می آورد، و بغلط تصور میکند آقای دیگران است. همین تفکر راسیستی ناسیونالیستهای افراطی فارس در افکار و دیدگاههای آنان ریشه زده دراعمال وگفتارشان بوضوح قابل مشاهده است. مردم آزربایجان و در صف مقدم آن زنان قهرمان آزربایجان برای کسب حقوق ملی مدنی، و زبانی فرهنگی، و حصول آزادیهای سیاسی، مبارزات بی امان خود را در برابر دیکتاتورها هماره ادامه داده اند، از این به بعد نیز ادامه خواهند داد. مطبوعات وجریاناتی از بازتاب مبارزات مردم آزربایجان به ویژه تظاهرات زنان آزربایجان درملا عام خود داری میکنند، و با بی تفاوتی از کنار آن میگذرند، و با اعمال سانسور، صدای عصیان و اعتراضات آنان را علیه رژیم جنایتکاراسلامی، پوشش نمیدهند، و بنوعی تلاش میکنند از باتاب صدای اعتراض آنان جلوگیری کنند، درعمل نشان میدهند، هیچ گونه باوری به حقوق بشر ندارند.