جناب آقای کیانوش توکلی؛...از
ناصر کرمی
جناب آقای کیانوش توکلی؛...از اینکه این نوشتار مرا مورد نقد قرار داده اید بسیار سپاسگزار. مطالبی را که شما مطرح کرده اید در یک و یا ده کامنت نمی گنجد، تلاش میکنم در حد کامنت پاسخ کوتاهی به نقد شما بدهم .
1- همانطور که عرض شد از نقد شما با هر شدت و وسعت استقبال میکنم، ولی موضوع درگیر شدن من با آقایان اسماعیل نوری علاو محمّد امینی را مسئله ای شخصی میدانم و دخالت شما در این مورد را بی اساس ارزیابی میکنم، ...
اگر از جنبهء سیاسی هم به این موضوع نگاه کنید این تفاوت در دیدگاهها و برداشت از مسائل ریشه ای است که از یکسری قانونمندیهای تاریخی و دورانی سرچشمه میگیرند، که شما یا از اختلافات مورد نظر بی اطلاع هستید و یا اگر کسانی به شما اطلاعاتی را داده اند، کاملأ غرض ورزانه و مافیایی و دروغ است،
من هیچگاه با تاریخ نگاری و افسانه سرایی محمد امینی همسو نبوده و نخواهم شد. با اقای دکتر نوری علا هیچگونه نگرانی و یا برخورد شخصی نداشته و ندارم، در آخر کنگرهء سوّم در فرانکفورت ایشان را در آغوش گرفتم و بر دست دوستی که به ایشان داده ام سخت پای بند هستم، ولی از نظر سیاسی و منش و فرهنگ سیاسی و توقعات متقابل باهم هم جهت نبوده که در سیاست ورزی مدرن امری است طبیعی. شما با این برداشتهای سطحی منش دمکراتیک خود را خدشه دار نکنید.
2- اگر فاکتهای مستند علمی به روز شده و جدولهای تهیّه و تنظیم شده از سوی معتبرترین مراکز پژوهشی از نظر شما به ظاهر علمی است، شما بفرمایید، فاکتهای معتبرتر و جدولهای علمی و حقیقی را به خوانندگان سایت ایران گلوبال ارائه نمایید. متأسفانه این گفتهء شما باعث خواهد شد که هرچه بیشتر تعداد مقالات بدون کارشناسانه و بدون پایه علمی تجربی افزایش یابد. حداقل من به ظاهر علمی کردن محتوای مقالات را میکنم،
و دیگران فقط هوچی گری و بازار زرگری تاریخی و قومی را ادامه میدهند، و شما هم آنها را تشویق میکنید.
3- انتقاد و نقد شما زمانی پشتوانه دارد که آلترناتیوی و جایگزینی مورد اعتماد و مطابق با شاخص های امروزی ارائه دهید که شما هیچگونه حتّی تئوری یک آلترتاتیو را مطرح نکرده اید. بنا بر این نقد شما در ماهیّت امر تأثیر گذار نخواهد بود.
4- قبل از ینکه در مورد پان ایرانیست ها نظری دهید، لطف کرده، برنامه و عملکرد و مسئولین درون و خارج از کشور پان ایرانست های امروز را مطالعه کنید، و بعد قضاوت کنید. پان ایرانیست های امروز با پرنسیپ های پان ایرانیست گذشته از نظر محتوایی و در عمل فرقی اساسی دارد. شیعه گری را محور قرار دادن، در نوک رهبری بویژه شاخهء جوانان آن یک تُرک آذری را نهادن که سر در باکو دارد و قلب در آنکارا، آن دیگر ایرانی و پان ایرانیست نیست. و بسیار مسائل دیگر.
5- این تُرکهای لیبرالی و دمکراتی و کمونیست و ایراندوستی که شما به آنها اشاره کرده اید را ما تاکنون در کردار و عمل تجربه نکرده ایم، اغلب آنها را از نزدیک در آلمان شناخته ام، در شعار هر کسی میتواند ادعایی بکند، ملاک عمل تجربی است. قشر و افراد مورد نظر شما تا زمانی لیبرال و دمکرات و ایراندوست هستند. که آذربایجان سر و مخ ایران گربه نشان محسوب شود و بقیه سم و دمش، در مقابل اقتدارگرایی قبیله ای آنها سر تعظیم فرو آورده شود، هر اسب سواری را سردار ملّی بنامند،و منافع قومی تُرکی برآورده شود و بسیار مسائل دیگر.
ایا این لشکر لیبرالها، و کمونیستها و دمکراتها، و ایراندوست تُرک آذری که شما از آنها خبر دارید، و در پشت و بر فراز سهند و سبلان و یا در خانه اشان سنگر گرفته اند، از عهدهء این گروه ضد ایرانی پان تُرک بر نمی آیند ؟ . ما هیچ توقع و انتظاری از مردم تُرک آذری نداریم، فقط و فقط به دمکراسی و به فرهنگ دیالوگ متین و سازنده گردن نهند، و از ملّت ایران و از همهء تیره های ایرانی فقط انتظار و توقع حقوق شهروندی و فردی خود را داشته باشند و بس. در خانه ای بنام ایران که بسر می برند، نظم این خانه و خانواده را بهم نزنند. سرکشی و اقتدارگرایی آنها دیگر راه بجایی نخواهد برد.
تلاش میشود در کامنت بعدی پاسخ سایر سئوالات و نظر شما را بدهم.