Skip to main content

جناب توکلی گرامی،... به علّت

جناب توکلی گرامی،... به علّت
ناصر کرمی

جناب توکلی گرامی،... به علّت گرفتاری کامنت سوّم را ننوشته، مطالبی که در کامنت یک و دو در مورد ترکیه نوشتم، امروز فاکتوری و شاخصی از جنگ افروزی و آنارشیسم، ناامنی، حکومت ترکیه به معرض عمومی گذاشته شد. بگذریم
قبل از اینکه به موضوع پان ایرانیسم بطور بسیار کوتاه بپردازم، لازم هست که فرهنگ مرکزی و محوری که در ایران مدل قرار گرفته و سایر فرهنگها را با آن می سنجند، یک فرهنگ دینی مسجدی التقاطی بازمانده از حملهء اعراب و حکومت تُرک تباران در ایران بوده است، امروز زمان آن فرا رسیده است که این فرهنگ به حاشیه پرتاب شود و فرهنگ ایرانی و تیره های ایرانی جایگزین آن شود، چرا که جوهر اصلی پان ایرانیسم، فرهنگ و اشاعهء فرهنگ ایرانی است، پان ایرانیسم هیچگاه تهاجمی و الحاقی نبوده و نیست. بنا براین:


1- من این فرهنگ مسجدی و دینی ایران مرکزی، قم، یزد، و کرمان، اصفهان، تهران، مشهد که قبر هارون الرسید را زیارتگاه ایرانیان کرده و قم را که مرکز تفکر و اندیشه ورزی و تهران را مرکز سیاسی و تصمیم گیری کلان کشور کرده است را نمی پذیرم ، همچنین من فرهنگی را که علی شریعتی ها، عبدالکریم سروشها، مطهری ها، یزدیها، حسن روحانی ها و احمدی نژاد ها، نوید کرمانی ها وخمینی ها و امثال اینها از آن برخاسته و بر خواهد خاست را محور و پایهء پان ایرانیسم قرار نمیدهم. این فرهنگ شیعه گری و فرهنگ و تاریخ و تسلط بیگانهءِ غیر نژاد ایرانی را جایگزین ایرانیّت و پان ایرانیسم کرده است.
2- از زوایه جامعه شناسی در مرکز این پان ایرانیسم شیعه گری دینی با فرهنگ و تسلط بیگانگان،
ساکنین جغرافیا و شهرهایی از ایران ( ایران مرکزی) قرار گرفته ، که فرهنگ مسجد، شیعه گری و سینه رنی،
و روضه خوانی و روشنفکر دینی آن وجهء غالب آن است و یا فرهنگ سیاسی به روش اعراب، صفویان، قاجاریان با پذیرش تسلط آنها از سوی این مناطق پذیرفته و برجسته است که باز هم ایران مرکزی شهرهای اصفهان، یزد، قم، کرمان، مشهد، سمنان، تهران را شامل میشود،
پان ایرانیسمی که من به آن امیدوار هستم، بر پایه تیره های ایرانی،: کُرد، بلوچ، لُرستان، بختیاری، گیلان و مازندران و بر پایهء اتحاد و همبستگی آنها استوار است. یک چوپان و یک کشاورز ساده از این تیره های ایرانی، اصالتها و فرهنگ ایرانی را بیشر حفظ کرده و دارد، تا بزرگترین روشنقکر دینی و فلسفی از جغرافیای ایران مرکزی و از بخش ایران شیعه زدهء خود باخته،
شما اگر این تیره های ایرانی را از جغرافیای ایران بردارید، مسجدها و قبرهای امامزاده ها و مکتبهای تربیّت آخوند و گروهی روضه خوان و نوکران بیگانگان بنام روشنفکران دینی باقی خواهد ماند. مایه شگفتی که یک آثار باستانی و یک قبر و نشانه و اثری از هخامنشیان و پارسیان در ایران جغرافیا و شهرای نامبرده نیست، ولی خود را نمایندهء فارس ها میدانند، مردم تُرک آذربایجان این مردمان غیر پارسی را هدفمند پارس و پارسی میدانند، در مقابل ساکنین ایران مرکزی و شهرهای مذهبی، مانند اصفهان، قم، یزد، کرمان، سمنان، مشهد، تهران مردم تُرک اذری را سر و مخ جغرافیای گربه نشان ایران میدانند.

کُرد محوری هم که شما به من نسبت داده اید: دلایل تشکیل کُردستان بزرگ را در مقالات توضیح داده ام، در کلامی ساده تشکیل کُردستان بزرگ در راستای امنیّت و تمامیّت ارضی ایران میباشد. آن گروه از ایرانیان و پان ایرانسیتها، که تمامیّت ارضی را بدون همزیستی و همدلی با قوم ایرانی کُرد میخواهند، همان گروه و ساکنان جغرافیای هستند که ازصفویان تا کنون با مردم تُرک آذری سیاست و اقتصاد کلان ایران را در کنترل خود گرفته اند، و ایرانیان را به بیرون پرتاب کرده و مکنند. ترور دکتر شاپور بختیار ها، دکتر قاسملو ها و شرفکندی ها همه از جانب همین پان ایرانیستهای شیعه محور قزلباش به رهبری علی خامنه ای و همین روشنفکران دینی ایران مرکزی بود و هست. با پوزش نتوانستم مطالب در این کامنت را بطور رسا باز کنم، شاید بصورت مقاله ای آنرا انتشار دادم. با سپاس.