Skip to main content

آقای تبریزی عزیز، اول اینکه

آقای تبریزی عزیز، اول اینکه
Anonymous

آقای تبریزی عزیز، اول اینکه به نظر بنده فدرالیسم بشر را به ناسیونا لیسم وقومیت گرایی نزدیک میکند مخصوصا در ایران، من باز هم میگویم هر کشوری شرایط خود را دارا می باشد، کشورهای آمریکا ومکزیک وچین وفیلیپین که شما مثال زدید شرایط این کشورها از زمین تا آسمان با ما فرق میکند،مادر منطقه سوق الجیشی حساسی هستیم و ژئوپلوتیک ما وبافت فرهنگی ما با کشورهایی که شما نام بردید تفاوت دارد ، چین وآمریکا قدرتهای جهانی هستند وخللی در استقلال آن کشورها وارد نمبشود کشورهای دیگر ژئوپلوتیک حساس ما را ندارند، این کشورها درمنطقه خود نگران تجزیه وتزهایی مثل ترکیه بزرگ ، کردستان بزرگ نیستند ما کسانی داریم اهواز را الاحواز میگویند کسانی داریم آذربایجان را آزربایجان مینویسند، قوم هایی که در کشور ما که عده ای خواهان خودمختاری آنها ویا خائنینی خواستار استقلال آنها هستند در کشور های همجوار ما نیز این قومها وجود دارند

مثل کردها عربها به اصطلاح ترکها بلوچها وترکمنها، آقای تبریزی گرامی کشور ما ثروتمند است وبسیاری چشم طمع به کشور ما دارند وسیستم فدرال برای ما خطرناک است، آقای تبریزی عزیز شما میگویید جمهوری شورایی سوسیالیستی فقط باسیستم فدرالیسم است که قابل اجرا شدن است که بنده از اساس با شما مخالف هستم در این جمهوری تمام اقشار جامعه به رای خود نماینده هایی در شوراهای خود وآن شوراها نمایندگانی در شورای مرکزی دارند ودولتی مرکزی را تشکیل میدهند واحتیاجی به فدرالیسم نداریم مثلا در اول انقلاب که دکتر ملکی سیستم شورایی را در دانشگاه تهران اجرایی کرد این ریطی به فدرالیسم ندارد ویا در قضیه شوراهای بی نظیر دهقانی که فعالین چپ در گنبد وترکمن صحرا ایجاد کرده بودند حرفی از فدرالیسم به میان نیامد ، آقای تبریزی گرامی مگر تمام جمهوریهای سوسیالیستی گذشته وحال فدرال بودند مگر آلنده به دنبال فدرال کردن شیلی بود ویا کوبا در زمان حال فدرال است، بعد تبریزی گرامی آن سازمانهای مهم سوسیالیستی که نام بردم برخلاف نظر شما گمان نمیکنم به دنبال فدارالیسم باشند،ودیگر اینکه شما گفتید هست ونیست یک کشور در پایتخت تلنبار میشود وباعث میشود ما به جای سوسیالیسم به آخوندیسم ! خواهیم رسید که به نظر من چنین نیست اکثر کشورها دوپایتخت سیاسی واقتصادی دارند که درآن صورت هست ونیست کشور یکجا تلنبار نمی شود، اما در باره ماهیت سازمان مجاهدین خلق ایران باید بگویم که یک سازمانی چپگرا است ودر بیدادگاه شاه مهدی رضایی ومیهن دوست اعلام داشتند هدف ما برپایی حکومتی ملی بر پایه آموزه های سوسیالیسم هستیم ومجاهد شهید میهن دوست به خواهر فدایی شهید مسعود احمزاده در دادرسی ارتش گفت ما سوسیالیسم علمی را قبول داریم، دوست عزیز سازمان مجاهدین خلق بافت مذهبی جامعه ما را در زمان تاسیسش درک کرده بود وسوسیالیسمی مناسب با جامعه ایران ارایه کرده بود، کتاب اقتصاد به زبان ساده گویای این مسئله هست، محمدعلی عمویی در زندان شاه که با مجاهدین بود میگفت اینها دقیقا نظراتی شبیه ما دارند اما باروکش مذهبی واعتقادشان درباره روند تاریخ کاملا مثل ماست وهمچنین عمویی میگفت باتوجه به علایق مذهبی در کشورمان مجاهدین بهترین گزینه برای به دست گرفتن قدرت هستند چون هم چپگرا هستند وهم ملی ومذهبی، تبریزی گرامی دلیل نمی شود که هرکس سوسیالیست باشد باید آته ایست هم باشد، ناصرفخر آرایی از اعضای حزب توده که شاه را در 15 بهمن 1327 ترور کرد فردی بود که عقاید شخصی مذهبی داشت، مجاهدین وبخش زیادی از طرفدارانشان دارای عقاید شخصی مذهبی هستند اما خواهان جدایی دین از حکومت هستند ودارای افکار چپگرایی ، مارکسیستهای دلاور شکری پاکنژاد وخسروگلسرخی مدافع مجاهدین بودند . موفق باشید به ایمان به پیروزی راهمان