نام «ايران» را «مغولان» بر
Anonymous
نام «ايران» را «مغولان» بر اين سرزمين نهادند
دكتر حسين فيض الهي وحيد
سرزميني كه امروز با جغرافياي معلومش ايران گفته ميشود در قديمالايام «خونيرث» و يا «خونيره» و بعد «ايران ويچ» و «ايران» گفته شده است.
«خونيرث» - يا خونيرس- نام قديمي و اوليه اين سرزمين است كه از دو جزء «خون» و «يرث» تشكيل شده است. جزء اول آن مخفف «خيون» يا همان «خون» و «هون» است كه در زبان ساسانيان و بويژه در كتاب رزمنامة «اياتكا زريران» به اقوام ترك «آق هون» يا «هون سفيد» يا آفتاليت و هياطله اطلاق ميشد و «يرث» يا «يره» همان «زمين» است كه رويهمرفته معني «سرزمين هونها» را ميدهد و نشان از آن دارد كه «اقوام ترك زبان هون» اولين ساكنان اين مرز و بوم بودند.
وقتي قوم «هون» يا «خون» با اقوام «اور» (ur) در آسياي ميانه متحد شدند اتحاديه قبايلي «اورخون» را تشكيل دادند كه نام اين اتحاديه بر قسمتي از آسياي ميانه نهاده شد كه بعدها كتيبههاي «تركي باستان» به زبان «گؤك تركها» از آنجا بدست آمد.
واژه «خيون» يا «هون» در دانشنامه مزديسنا چنين تفصيل گرديده كه «خيون در اوستا بصورت خوئيون و خيَ اُن نام قبيله و قومي است از تورانيان…[و به] قبيلههاي دانو و خوئيون … در پهلوي و حماسة اياتكار زريران خيون گفته شده»(1)
در كتاب «وِهَرود و اَرَنگ» از ارجاسب ترك به عنوان «شاه خيونان» نام برده شده كه در نزديك جنگل سپيدمرو با گشتاب پادشاه يران جنگيده است(2)
به هر حال اين واژه در «هادخت نسك» (فرگرد 1 بند 30) نيز بصورت «خونيره» - با هاي غير ملفوظ - آمده و نشان ميدهد كه ساكنان اصلي سرزمين باستاني ايران «تركان هون» بودند كه سرزمين خود را نيز «خونيره» يا «خونيرث» مي ناميدند.
واژه «ايران ويچ» نيز مثل «خونيرث» يك واژه تركي است و از چهاز جزء اي + ار+ ان + ويچ تشكيل شده كه «ايي»
(iyi)در تركي به معني «خوب و نجيب» و «ار» به معني مرد و دلاور و جنگجو و «ان» پسوند جمع و مكان و «ويچ» يا «بيچ» به معني «تخمه و بيضه» است كه اين واژه آخري همين امروز نيز در زمان تركي آذربايجاني بكار ميرود. معني اين واژه چهار جزئي رويهمرفته«مكان و سرزمين دلاوران نجيب» است كه بر اثر كثرت استعمال به صورت مخفف آن يعني «ايران» درآمده است. واژه ايران بعد از حمله مسلمانان و داخل شدن اين مملكت در تركيب خلافت اسلامي منسوخ گرديد و بعد از اسلام تا زمان مغولان به ايرانيان «عجم» يعني «گنگ و لال» (3) و به خود سرزمين آنان نيز «ممالك عجم» گفته شده چنانچه «ابن عبري» حتي در زمان اوايل حمله مغول به ايرانيان «عجم» گفته و در مورد جنگهاي اعراب و ايران مينويسد:
«قبايل عرب حمله كردند و عجم هم بر عرب حمله برد و نبرد خونين از ظهر تا غروب آفتاب ادامه داشت پس از غروب هم عربها به عجمها حمله كردند»(4)
بعد از حمله هلاكوخان مغول به بغداد و سقوط امپراتوري عباسيان اصطلاح «ايران» دوباره توسط «مغولان» رايج گرديد و در سايه همت مغولان ايرانيان از «گنگي و لالي» درآمده و شهروند درجه يك امپراتوري مغولان گرديدند و بدين ترتيب مغولان در حقيقت «چشم و گوش و زبان» ايرانيان را «باز» كردند و از «لالي» نجات دادند.
اما علت اينكه چرا منولان چنين كردند و واژه ايران را دوباره از نو زنده گردانيدند به روابط خصمانه «چهار اولوس» يا «اولوس اربعه» برميگردد كه اگر بصورت مختصراً ايضاح گردد چنين است :
بعد از تسخير ايران توسط مغولان و بعد از مرگ چنگيزخان امپراتوري عظيم چنگيزي بين چهار نفر از خاندان او تقسيم گرديد كه به اين چهار خاندان چهار اولوس يعني ملت ميگفتند. چهار اولوس حاكم بر جهان چنين بودند
پاورقي:
1- دانشنامة مزديسنا، .واژهنامه توضيحي آئين زرتشت،دكتر جهانگير اوشيدري، شركت نشر مركز، چاپ اول، 1371، تهران، ص 268
2- وهرود وارنگ، جستارهايي در جغرافياي اساطير و تاريخي ايران شرقي، پژوهش ژوزف ماركوارت (آلماني) ،ترجمه با اضافات از داود منشيزاده، مجموع