Skip to main content

زبان الکن به زبانی میگویند که

زبان الکن به زبانی میگویند که
اسامه

زبان الکن به زبانی میگویند که خوداش "لهجه غربی زبان مغول " است حالا این لهجه چگونه به زبان های دیگر واژه میدهد را باید اثبات کنید:
زبان شناسی عبارت است از بررسی علمی زبان. زبان شناسی حق ندارد «تجویز» کند چرا که تجویز کردن، کار علم نیست و علم تنها می تواند توصیف، کشف و نظریه داشته باشد.
اگر زبان را بصورت دقیق تر پیگیری کنیم در می یابیم که زبان مھم ترین وسیله برای شناخت انسانھا و یا یک قوم است. درین مورد زبان شناس غربی دکتور جانسن چنین ابراز نظر کردہ است :
زبان نسب نامه و قدیمی ترین یادگار ملت ھاست. نوشته ھا و ابراز نظر ھا به سبب علت ھای مختلف از حقیقت دور میشوند اما گنجینه ھای کلمات زبان ھا دروغ نمی گویند و مارا فریب نمی دھند . بشرط اینکه برای معلومات کسب کردن از کلمات زبان ھا، باید از ھنر درست آن آراسته باشیم.
زبان شناس ھندی سید سلیمان ندوی می گوید :

ملت ھا در قبال تاریخ شان ھر گونه خیانت کنند و برای رد و بدل واقعیت ھای تاریخی طبق دلخواہ شان، ولو دروغ بکار بگیرند ولی زبان و گنجینه ی کلمات زبان مانند امانت دار واقعی روداد ھای گذشته را ترتیب وار برای ما نگهداری می کند، که یک محقق به وقت ضرورت از آن استفادہ میکند
عدہ ی از زبان شناسان نظر شان بر این است، زبان ھایی که از بین رفته و یا فراموش شدہ اند شناخت در مورد آنھا کاری محال است. اما بزرگ ترین زبان شناس امریکایی و استاد دانشگاہ استینفرد کالیفورنیا میریت رولن و همکار او جوزف گرین این نظریه را نمی پزیرند و آنھا عقیدہ دارند که بسیاری از کلمات زبان ھا آن قدر مقاوم ھستند که تا مدت مدید باقی مانند. مانند نام ھای اعضای بدن ،نام ھای افراد خانوادہ و خویشاوندان ، و پدیدہ ھای طبیعی در محیط
به روش این دانشمندان و زبان شناسان اگر زبان تورکی را در نظر بگیریم بخوبی پی میبریم که این ‍زبان از نظر ریشه ی مستقل نیست بلکه ترکیب و کلمات این زبان از زبان دیگری ریشه گرفته . یعنی نام ھای اعضای بدن ، افراد خانوادہ و پدیدہ ھای طبیعی محیط در تورکی در مجموع مغولی می باشد که دال برریشه مغول بودن زبان تورکی دارد .این نام ھا قرار ذیل اند
برای مقایسه با سه خط اورده میشوند
نام ھای اعضای بدن
نام ھای اعضای بدن همگی مغولی

تراخ ،تولغه ، گیدگه ، چوقو ، چوله ، ‍قچار ، کومه ، قاش ، قباغ ، کیرپگ ، اوقرہ ، قیغد کٹوگ ، کرکوٹگ ، الغزگ ، جور ، چیجی ، کورہ ، قیتد ، غب ، لینگ ، تولیگ ، الغه ، ایرکه ، شنگول ، اپسقور ، توقئی ، قاری ، چیمکه ، سوجی ، قوندغسو ، بیر ، اولقله ، بوربی ، کیموگ ، قبرغه ، دالو، قیچغ ، چم چینه ، اونگه ، جیبار ، توقی
نام ھای افراد خانوادہ و خویشاوندان در مغولی و تورکی و یکی بودن در هر دو

آته ، آبه ، ابغه ، بیکه ، اینگه بکله ، آجه ، باکول ، آچول ، نغچی ، تغائی ، ابسو ، قودغو ، لالئی ، آغئی ،بوله ، نیلغه
نام اسباب خانه و اثبات یکی بودن هر دو در تورکی و مغولی
به خط فارسی:

قورخ ، کنڈو ، گوگئی ، قوتو ، گوڈنگئی ، گولخو ، قویرہ ، موری ، پوشتول ، نوغول ، چیرمہ ، چمبر ، دیرہ ، پخسه ، بوچقاغ ، چت ،
تبخئی مانی ، باٹال ، دیشکه ، خورمه ، کومرکئ بوخچه ، امبوچه ، ڈولچه ، لاغو بدنی ،
نام ابزار کار در دو زبان مغولی و تورکی و اثبات یکی بودن هر دو:
خط فارسی:

ٹونٹی ، چبچور ، گینٹی ، کرنڈی ، پارو ، جارو ، سوولغه ، دوتو ، اتنگ و
نام گیاهان:
نام ھای نباتات
گنگو ، قووغ ، تولغنه ، توقید ، میچلیغ ، لوگور ، توسله ، زیربرگ ، سیمسول ، سوخشلبید ، چغرگ ، قرغنه ، بور بوٹه ، دولنه ، اجریغ ، اولغادیگگ ، جیرکنه ، برغنه، خیرلئی ، چاکه ، چوکری ، قلغو ، بوترنغو ، گنڈہ بغل ، بلدرغو ، اوله ، لوخ ، تاخوم ، خینجگ ، اغجی ، بیغجی ، شیریلجی ، اوئیل ، شورکی ، دوری ، قوریغ ، کمئی، راف ، ایستوغ ، شیریشک ، اولیاد ، قاش ، مونڈلی و