Skip to main content

یکی از دوستان بزرگوار و

یکی از دوستان بزرگوار و
دكتر عبدالستار دوشوكي

یکی از دوستان بزرگوار و ارجمند و بسیار محترم در رابطه با معذوریت نشر این مقاله در سایت مربوطه خویش جواب داده بود که به خاطر انتساب برخی القاب به کشور همسایه و تلاش های بسیاری در منطقه به منظور ایجاد تشنج و منازعات میان کشورها، از نشر آن معذور است. بنده جواب زیر را برای ایشان فرستادم (بهمراه فایل پی دی اف) که لینک آن در سایت ملیون نیز موجود است
http://melliun.org/v/wp-content/uploads/2017/07/Iran_Afgan.pdf
.

لازم بود تا در این مقاله شرایط بسیار جگرسوز و مرگبار سیستان ( آنهم عمدتا به دلیل سدسازی های فراوان در افغانستان و پمپاژ آب بسوی مزارع خشخاش) در شرنگ و تلخی واژه ها نمایان شود؛ یا وگرنه من کجا و ایجاد تشنج و منازع بین کشورها کجا؟

هزاران افغان در شهرهای مختلف افغانستان تظاهرات اعتراضی بپا کردند و علنا گفتند که "نابودی سیستان و هامون" دردسر آنها نیست. بنده جواب آنها را با

همان تلخی دادم. بیش از سیصدهزار پناهنده افغان در استان سیستان و بلوچستان زندگی می کنند و مردم بلوچ و سیستانی آب و نان ء نداشته خود را با آنها تقسیم می کنند. بنده همیشه در نوشته ها و گفته هایم از بدرفتاری نسبت به افغانها در ایران اعتراض کرده ام. اما در این مورد بخصوص و مخصوصا در رابطه با ظلم به سیستان، یک نفر باید به افغانها می گفت که "رسم همسایگی و برادری این نبود که شماها کردید"

سخنان آقای روحانی نه تنها مستدل و بجا بلکه قانونی، انسانی و بر اساس موازین بین المللی و تعهدنامه های افغانستان بود. اما هزار افسوس که علیرغم برخی از بدرفتاری ها در شهرهای بزرگ ایران (که با بعضی از اقوام ایرانی هم می شود) ایران از جمله استان سیستان و بلوچستان و خراسان پذیرای قریب به ۳ میلیون افغان (بر طبق ویکی پدیا) بمدت قریب به ۴ دهه بوده است. که هزینه روزانه آنها برای ایران بیش از ۵ میلیون دلار در روز (سالانه بیش از یک میلیارد و هشتصد میلیون دلار) بوده است.

ایران کمتر از صد میلیون دلار در سال از سازمان ملل و جامعه بین المللی برای افغانها و صدها هزار پناهنده عراقی دریافت می کند. افغانهایی که نان و نمک خوردند و با ناسپاسی نه تنها نمکدان را شکستند، بلکه با خودخواهی و بدجنسی تمام عیار آب را هم برروی فقیرترین و محرومترین استان کشور بستند.