جناب آقای ....ع.ب.تورک اوغلی

من اگر قصد مو شکافی و نسبت قومی کردن این قراردادهای نفتی را میداشتم، مقاله ای از این نوشتاری که اکنون انتشار داده ام بیشر میشود. و خیانت های قاجاریان را بر می شمردم.
کوتاه سخن در سال 1901 میلادی مظفرالدین شاه در حالت نشئگی و خماری با تصمیم فردی و پنهانی امتیاز معادن نفت و غیره زیر زمینی ایران را به مدت پنجاه تاشصت سال به فردی بنام ویلیام ناکس دارسی واگذار کرد. در مقابل دارسی باید دویست هزار فرانک بعلاوهء 16 در صد هم به عنوان عوارض و مالیات از درآمدهای حاصله از نقت را هم به شاه پرداخت نماید.
سرمایه گذاری اوّل شرکت دارسی که کمتر از دو میلیون فرانک بود در سال 1925 میلادی سود آن نزدیک به 15 میلیون فرانک افزایش یافت.
از این گذشته هنوز معلوم نیست که دارسی چه کسی بوده است، کانادایی، استرالیایی، یا انگلیسی بوده است مشخص نیست، همین آقای دارسی سند امتیازنفت و معادن زیر زمین ایران را که مظفرالدین شاه به ایشان هدیه کرده بود، در اسکندریه مصر به یم کشیش انگلستانی میدهد، کشیش هم سند را به سازمان اطلاعاتی انگلستان میدهد، و در نهایت دولت انگلستان صاحب امیتاز اصلی میشود.
جناب .. ع.ب.تورک اوغلی ...هنوز که هنوز است ملّت ایران نمیداند که طرف اصلی قرارداد ننگین نفتی آقای مظفرالدین شاه نشئه و خمار چه کسی بوده است. عامل اصلی پیروزی انگلستان در جنگ جهانی اوّل هم نفت ایران بوده است. این داستان خیلی عمیق و ناراحت کننده است. تازه شما هنوز هم چیزی از ما طلبکار هم هستید.

خمینی اگر هندی بوده پس لُر نبوده است، تا آنجا که من اطلاع دارم هیچ لُری هم مانند خمینی ضد ایرانی نیست، و کسی و یا قوم و تیره ای را بیشر از خود ایرانی و پارسی نمیدانند. از این گذشته من قومی و نژادی بنام لُر در تاریخ ایران نمی شناسم، این ها هم نسبتهایی است که اعراب و تُرک تباران به مردمان اصلی ساتراپ پارسه و پارس داده اند.

تا آنجا که من تحقیق کرده ام، نسلهای گذشتهء بسیار دور من ساکنان اصلی و بومی استان فارس و بخش تاریخی آن بوده و هستند. لطفأ برای دیگر نژاد و قوم و قبیله نتراشید.