Skip to main content

جناب رضا حسین بر شما اول وجود

جناب رضا حسین بر شما اول وجود
Anonymous

جناب رضا حسین بر شما اول وجود بلوچ ها را در یک منبع دانشگاهی قبل از سلسله قاجار و افشار در این منطقه اثبات کن بعد مدعی خون پدران سنی ایرانیانی باش که هیچ ربطی به تو و قومت نداشته اند در کامنت قبل نوشتم که اقا محمد خان قاجار سیستان و کرمان را تا کنار رود سند تحت تصرف خوداش در اورد در کرمان در یک مورد تنها 70 هزار جفت چشم از مردم بیرون کشید در بم یک کله مناره هزار تایی ساخت تنها یکجا نشان بده که لشکر اش با یک بلوچ حتی به عنوان مسافر یا تاجر در این منطقه برخورد کرده باشد
جهانگیر خانسیستانی تنها حامی لطفعلی خان زند بود یکجا نشان بده که خوداش و لشکر اش را یک مورد بلوچ داشته باشند

قیام ملک محمود سیستانی در زمان صفوی: اگر تونسیتی یک مورد اسمی از بلوچ نشان بده
احیاء الملوک (تاریخ سیستان تا عصر صفوی)، نویسنده:حسین بن ملک غیاث الدین محمد بن شاه محمود سیستانی، ناشر:بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص ۹۸و۹۷


1- شورش ملک محمود سیستانی در اواخر دوران آشوب صفویه روی داد.
2- این شورش که د رسال 1133 اتفاق افتاد و به سال 1139 سرکوب شد حاکی از یک نوع بی اعتنایی به دستگاه حکومت صفوی و ادعای تشکیل قدرت جدید بود .
3- با سقوط صفویان و ناآرامیهای پس از آن داعیه جهانگیری ملک محمود افزایش یافت .
4- او ابتدا نیشابور را تصرف کرد و در مشهد تاج پادشاهی بر سر نهاد و سکه به نام خود زد و رسما جلوس کرد .
5- پس از این اعمال ، در صدد مطیع کردن امرای دور و نزدیک خود برآمد و در این زمان به نادر قلی بیگ آشنا شد.
6- در ابتدا میان ملک محمود و نادر دوستی و همکاری به وجود آمد اما دیری نگذشت که این دوستی به دشمنی بدل شد و سبب سقوط ملک محمود گردید.
7- تهماسب میرزا صفوی که در این زمان در صدد جمع آوری سپاه و ضبط موروثی بود با کمک حامیان جدیدش از جمله فتحلیشاه قاجار و نادر قلی خان افشار به مشهد لشکر کشید .
8- در این لشکر کشی بود که نادر جهت فراهم کردن زمینه استقلال خود ، رقیب خود فتحلیشاه را کشت و با رشادتی که از خود نشان داد ملک محمود را شکست داد
جهانگیرخان و مخصوصاً پدرش محمد حسین خان سیستانی از امرای بزرگ و مقتدر کرمان مقیم بم بوده‎اند. جهانگیرخان در سال 1206 ﻫ . ق چون از ده برادر دیگرش بزرگتر بود پس از درگذشت محمد حسین خان جای پدر را گرفته و حکمران بم گردید در سال 1208 ﻫ . ق که لطفعلی خان زند از طبس بازگشته و در کمال پریشانی در قاین بسر می‎برد فرستادگان محمدخان پسر اعظم‎خان افغان و جهانگیر خان پسر محمد حسین خان سیستانی سابق‎الذکر به نزد او آمدند و لطفعلی خان را به آمدن به بلوچستان و کرمان دعوت کردند محمدخان و جهانگیرخان متعهد شده بودند که کرمان را برای لطفعلی خان فتح کرده و او را به پادشاهی ایران برسانند. چون دعوت آنان از روی صدق و صفا و لطفعلی خان هم که از همه جا مأیوس و ناامید شده بود دعوت آنها را پذیرفته با عده همراهان قلیل خود متوجه بم و نرماشیر و کرمان گردید. جهانگیرخان با هزار سوار به لطفعلی خان پیوست و کرمان در سال 1208 ﻫ . ق به تصرف لطفعلی خان در آمد و سکه به نام خود زد. در همین سال آغامحمدخان برای دفع لطفعلی خان و تصرف کرمان با لشکری مجهز عازم کرمان شد و پس از زد و خورد شهر را محاصره نمود و جهانگیرخان در همه جا و همه اوقات بهترین یار و یاور لطفعلی خان بود کرمان پس از چندین ماه مقاومت سرانجام به تصرف لشکر آغامحمدخان درآمد و لطفعلی خان با هر قدر کوشش فوق‎العاده نتوانست که مانع ورود آنان به شهر گردد و لطفعلی خان پس از سه ساعت جنگ سخت به اتفاق جهانگیرخان و دو عم خود به طرف بم فرار نمود و جهانگیرخان از وحشت و اضطرابی که به او دست داده بود هنگامی که از دروازه کرمان بیرون آمد به جای اینکه به طرف بم برود راه را گم کرده به بیراهه افتاد. لطفعلی خان 193 کیلومتر راه را با اسب غران خویش در یک شبانه روز طی نموده خود را به بم رسانید لکن جهانگیرخان سه روز بعد به بم رسید. برادران جهانگیرخان چون دیدند که برادرشان نیامده و ممکن است که اسیر چنگال آغامحمدخان باشد با این که لطفعلی خان مکرر به آنان اطمینان داد که جهانگیرخان به زودی خواهد رسید با وجود این برادران از آمدن او به کلی مأیوس گردیدند و برای نجات برادر چاره‎ای اندیشیدند که لطفعلی خان را گرفته دست بسته تحویل شاه قاجار بدهند برادران و سواران سیستانی و بمی برای دستگیر کردن او بر وی حمله‎ور شدند و پس از مجروح کردن و زنجیر نمودن او را سوار شتر کرده روانه کرمانش نمودند