Skip to main content

گفتیم انجام "کار انتخاب"شامل

گفتیم انجام "کار انتخاب"شامل
آ. ائلیار

گفتیم انجام "کار انتخاب"شامل همه ی عرصه ها میشود.یعنی شامل « منافع» هم میشود. بدین معنی که تکلیف منافع - در همه عرصه ها- را انتخاب آگاهانه و دموکراتیک خود « یک مردم» برای خودش معین میکند؛ نه فرد و گروه و حزب.که با مردم متفاوت اند.در یک رای گیری همگانی طی یک دوره ی تفکر و روشنگری این کار میتواند عملی شود. با آمادگی شرایط.
حالا نلاش نیروهای باز دارنده ی داخلی و بیرونی خارج از عرصه ی « انتخاب و دموکراسی» ست و متضاد با آن، که موضوع دیگری ست.
-نیروهای مخالف انتخاب ممکن است منافعشان در « ایجاد دریای خون» باشد، بحث مقاله سر ایجاد دموکراسی ست نه عمل بازدارنده آنها. که میتواند عنوان مقاله ی دیگر باشد. اما به کوتاهی اشاره شده که با دیکتاتوری نمیتوان مردمان مختلف را به زندان کرد. اگر یک قرن دیگر هم برای اینان زندان درست کنیم سرانجام این زندان ویران خواهد شد و هر یک به راه خود خواهند رفت.

یکی منافع اش را «در مسالمت و آگاهی و دموکراسی و اجرای حق انتخاب عمومی یک مردم» میداند، دیگری در نقض آن و اجرای دیکتاتوری نهادینه شده در سیاست و فرهنگ و اخلاق جامعه. تضاد بین دیکتاتوری و دموکراسی مردمی ست. راه و وظیفه ی روشنگر تلاش برای اجرای حق انتخاب آگاهانه است یعنی برای اجرای آزادی و برابری. که بتوان تصمیم گرفت.
-----
آنان که تلاشگر راه دموکراسی نیستند ، منافع خود را در « نومیدی و خونریزی» می بینند اگر مردم برایشان اجازه دادند البته که کار شان را پیش خواهند برد. اما عاقبت آن هم روشن است. اگر شاه و خامنه ای و دیگر دیکتاتورهای منطقه در این چهل سال به نتیجه ی مثبت رسیده اند، آنها هم خواهند رسید.
راه دیکتاتوری و زورگویی « دریای خون و خرابی» ست. اگر قدرت دارند بفرمایند.
---
ویرانگری و خونریزی مستبدین کار تازه ای نیست . چند هزار سال سابقه دارد. این ایجاد دموکراسی ست که برای ما کار تازه و کمتر شناخته شده ایست.
روشنگری یعنی گشودن و کوبیدن راههای جدید مشگل گشا. گیرم که شکست اش هم حتمی باشد. هر جامعه ای انباشته از « مستبدین و دله دزدان» است و با کوچکترین امکان خیز برخواهند داشت که گیوتین خود را برافرازند. و عوام را ابزار خود خواهند کرد.
کار روشنگر اینجا باز همان است که ذکر شد. باید مردمان جامعه ما به درجه ای برسند که بتوانند تکلیف خود را با دیکتاتوری و دموکراسی روشن کنند. مسئله ما دقیقا همین « آگاهی اجتماعی و فرهنگ و تصمیم و انتخاب» است.
جامعه ی روشنگر ما لازم است تلاش کند این فرهنگ و آگاهی در جریان شکستن سد حکومت که مانع هر حرکتی ست ، حاصل شود؛ و اکثریت مردمان ستمدیده بدانند که چگونه میتوانند بهتر زندگی کنند. و دگرباره از چاله به چاه در نغلتند.